بررسي موانع عدم اجراي موفق روش تدريس گروهي از ديدگاه دانشجويان دانشگاه بوعلي سينا

هدف اين مطالعه ي كيفي، شناسايي عواملي است كه در روند اجراي روش تدريس گروهي مشكل ايجاد مي كنند. با استفاده از روش تحليل محتواي كيفي با رويكرد استقرايي مصاحبه هايي نيمه ساختارمند از دانشجويان دانشكده ادبيات و علوم انساني و دانشكده اقتصاد و علوم اجتماعي دانشگاه بوعلي سينا همدان در سه مقطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري به شيوه هدفمند صورت گرفت و مصاحبه¬ها تا رسيدن به حد اشباع ادامه يافت. واحد ثبت در اين پژوهش مضمون در نظر گرفته شد. در انتهاي تحليل محتواي استقرايي و با مقايسه مستمر كدها، 14 مقوله و 10 زير مقوله پديدار شدند. مقولات اصلي عبارت اند از: استاد، دانشجو، فرهنگ، موضوع و محتوا، چيدمان كلاس، فضا و امكانات، تشكيل گروه، زمان، ارزشيابي، رهبري گروه، تركيب گروه، تعداد افراد، عدم تقسيم كار و تركيب جنسيتي، نتايج به دست آمده از اين پژوهش مي تواند در نظام آموزشي و براي كمك به معلمان و اساتيد دانشگاه براي تدريس دروس مختلف و همچنين طراحان كتاب هاي درسي براي تدوين راهبردهاي تدريس در قسمت راهنماي معلم مورد استفاده قرار گيرد.