برنامه‌ي درسي علومِ چندفرهنگي در دوره‌ي ابتدايي

اين پژوهش بر‌آن است كه بر اساس انديشه آموزش چندفرهنگي، جايگاه برنامه‌ي درسي علوم چندفرهنگي را در دوره ي ابتدايي بكاود. آموزش چندفرهنگي در آغاز، با تمركز بر آموزش مهاجران و پناهنده‌ها، برقراري عدالت، مساوات و آزادي براي همه‌ي افراد را جستجو مي كرد. به دنبال تحولات اساسي در مفهوم فرهنگ، آموزش چندفرهنگي نيز دچار تغييراتِ اساسي شد و بر آن اساس مي‌توان ادعا كرد كه همه‌ي كلاس‌هاي درس چندفرهنگي‌اند. كشورما با داشتنِ هفت گروهِ قومي عمده، قريب به 10 درصد اقليت هاي ديني و مذهبي، وجود شكافِ طبقاتي وسيع در بينِ اقشار مردم، گستره‌ي جغرافيايي و آب و هوايي بسيار متفاوت، تنش‌هاي فرهنگي سنت و مدرنيزم از گونه‌گوني فرهنگي وسيعي برخوردار است. از اين‌رو، دانستنِ اين‌كه برنامه‌هاي درسي ما تا چه‌اندازه پاسخگوي اين تنوع فرهنگي است اهميت فوق‌العاده دارد. در اين پژوهش، بر اساس چهارچوبِ چندفرهنگيِ انتقادي كه توسط كساني چون استنلي و برِك‌هاوس (۱۹۹۴)، هادسون (۱۹۹۹)، و كينشلو و اشتاينبرگ (۱۹۹۷) پيشنهاد شده است، برنامه درسي قصد شده علوم تجربي دوره ابتدائي مورد تحليل كيفي قرار گرفته است. كدگذاري بر اساس چارچوب نظري پژوهش، و مشتمل بر مقولاتي نظيرجنسيت، قوميت، منطقه‌ي جغرافيايي، زبان، طبقه‌ي اجتماعي و سبكِ زندگي بوده است. نتايج نشان مي دهد تلاشها براي پاسخگويي به گونه‌گوني فرهنگي بسنده نيست.