شماره ركورد كنفرانس :
4427
عنوان مقاله :
بررسي مقايسه اي زمينه هاي مديريت تغيير در برنامه درسي مبتني بر فلسفه هاي پراگماتيسم، رئاليسم و اسلام
پديدآورندگان :
ملكي حسن عضو هيات علمي گروه روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبائي , مرآتي عليرضا عضو هيات علمي دانشگاه پيام نور- تهران- ايران (دانشجوي دوره دكترا برنامه ريزي درسي دانشگاه علامه طباطبائي)
تعداد صفحه :
31
كليدواژه :
برنامه ريزي درسي , مديريت تغيير , رئاليسم , پراگماتيسم , اسلام
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
چهاردهمين همايش سالانه انجمن مطالعات برنامه درسي ايران: فرهنگ و برنامه درسي
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
در دنياي امروز كه تغييرات در زندگي انسان و ابزارها و شيوه هاي دخيل در آن به صورت لحظه اي تغيير مي كنند و هر كدام از اين ابعاد جديد، خود به وجود آورنده و خالق بسياري جنبه هاي ديگر مي باشند، بنابر اين لازم است تا هر سيستم و هر سازمان يا ارگانيسمي براي اين تغييرات آمادگي لازم را داشته باشد. چرا كه اين تغييرات آني و لحظه اي تا كنون بنيان بسياري از سيستمها را از بين برده به طوري كه هم اكنون هيچ اثري از آنها ديده نمي شود. حال اين سيستمها ممكن است اقتصادي، آموزشي و يا فكري باشند. مديريت تغيير يكي از مهمترين مباحث علم مديريت است و امروزه در سازمانهاي آموزشي داراي اهميت بسياري است و شايد اين جمله كه ظهور فن آوري هاي جديد، بروز يادگيريهاي نوين مي شود بتواند كمي از اهميت اين موضوع را نشان دهد. با توجه به علمي بودن فرايندبرنامه ريزي درسي و اينكه در اين پروسه از ديدگاههاي كلان فلسفي بهره گيري مي شود لذا اين پژوهش با هدف مقايسه زمينه هاي مديريت تغيير در برنامه درسي در سه مكتب مهم فلسفي پراگماتيسم، رئاليسم و اسلام طراحي گرديد. پژوهش حاضر از نوع توصيفي اكتشافي است و جامعه پژوهش شامل ديدگاههاي صاحب نظران در اين مكاتب مي باشد كه با نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب شده اند. اطلاعات با روش كتابخانه اي جمع آوري شده و تحليل آنها با روش تحيل محتواي قراردادي انجام گرفت. كدهاي مفهومي در چند دسته اصلي قرار داده شدند و در سه درون مايه اصلي فرآينديعني، تغيير، محيط برون سازماني، و محيط درون سازماني قرار گرفتند. نتايج حاصل نشان داد كه مديريت تغيير، فرايند پيچيده اي است كه رهبري و مديريت از يك طرف و از طرف ديگر آموزش و منابع و تسهيلات از عوامل مهم در به كار گيري آن مي باشند. بر اساس مطالعات صورت گرفته در ميان سه مكتب فلسفي بررسي شده مكتب پراگماتيسم به عنوان يك مكتب قرن بيستمي علي رغم پيشرفتهاي بسيار در زمينه هاي علمي اما به لحاظ نقص در گرايش به معنويات و بعد معنوي انسان در زمينه مديريت تغيير، اين بعد داراي نقصان است و انسان را در يك بعد توسعه داده و ممكن است در نسلهاي بعدي اين خلأ به عنوان يك مشكل بزرگ مطرح گردد. اما مكاتب اسلام و رئاليسم به خصوص رئاليسم مذهبي با نگاه روحاني و جسماني به انسان و آمادگي براي مديريت تغيير در همه ابعاد متصور در برنامه درسي، در اين زمينه آمادگي بيشتري براي مديريت تغيير در زمينه هاي بروز نو آوري و شيوه هاي نوين در ابعاد مختلف وجودي انسان دارا مي باشد. در مكتب تربيتي اسلام اعتقاد به فطرت نيز يكي از نقاط قوت آن مي باشد و اساً اين بعد وجودي خود تأييد مستحكمي بر ضرورت تغيير در انسان است چرا كه در هر انسان يك خمير مايه ثابت وجود دارد و هدف تعليم و تربيت تغيير و پرورش و توسعه آن در جهت كمال انساني است. اما در مكاتب ديگر و به خصوص پراگماتيست هيچ اساس و مبنايي در نظر گرفته نشده و اساساً اين مكتب بر تغيير در تغيير تأكيد دارد، حال آنكه جهت اين تغيير و نوع آن بر ابعاد معنوي انسان مبتني نيست. لذا توصيه مي شود تا در برنامه هاي پيش رو در زمينه هاي مختلف آموزشي به خصوص بعد معنوي و روحاني و همچنين زمينه هاي فطري بشر، از مباني و آموزه هاي رئاليستي و اسلامي بهره گيري شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت