تأثير استفاده از رسانه‌هاي جمعي بر گرايش زوجين به طلاق در شهر بانه «مطالعه موردي زوجين45-18 ساله شهرستان بانه»

طلاق داراي ابعاد مختلف اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است و آثار و پيامد هاي فردي، خانوادگي و اجتماعي بسياري دارد. طلاق اكنون به يك مساله اجتماعي بسيار مهّم ايران تبديل شده است. هدف از انجام اين پژوهش توصيف و تبيين تأثير استفاده از رسانه‌هاي جمعي بر گرايش زوجين به طلاق در شهر بانه مي باشد. در تحقيق حاضر از تئوري كاشت،كاركردگرايان براي تبيين گرايش به طلاق استفاده شده است. روش مورد استفاده پيمايش و براي گردآوري اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته مبتني بر طيف ليكرت استفاده شده است. جامعه آماري زنان متاهل 45-18 ساله شهر بانه در سال 1395 و حجم نمونه مورد نياز با استفاده از فرمول كوكران براي تحقيق400 نفر از زوجين شهر بانه به روش نمونه-گيري خوشه اي چندمرحله‌اي و تصادفي ساده بوده است. يافته هاي توصيفي بيانگر آن است كه70 درصد از پاسخگويان گرايش متوسط و رو به بالايي به طلاق داشته اند. نتايج تحليلي نشان داد كه بين استفاده از رسانه‌هاي جمعي با گرايش به طلاق رابطه معناداري وجود دارد. بدين ترتيب كه كساني كه از رسانه هاي داخلي استفاده كرده اند در سازه گرايش به طلاق نمره پاييني دريافت كرده و برعكس، زوجين استفاده كننده از رسانه هاي خارجي در سازه گرايش به طلاق نمره بالايي دريافت كرده اند كه اين به نوبه خود مي تواند نشانگر تغيير رفتار در جهت الگوها و گرايشات جديد باشد. همچنين متغير سن رابطه معناداري با طلاق زوجين دارد، اما متغير جنسيت با طلاق زوجين رابطه معناداري وجود ندارد. همچنين نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه متغيرهاي مذكور، حدود 48درصد از تغييرات طلاق زوجين افراد مورد بررسي را تبيين مي-كنند.