شماره ركورد كنفرانس :
4434
عنوان مقاله :
سير تحول تفاسير در دوره معاصر
پديدآورندگان :
ايازي سيدمحمدعلي عضو هيئت علمي دانشگاه تهران (پرديس فارابي قم)
كليدواژه :
تحول , تفاسير , روششناسي , مباني و قواعد تفسيري , جريان¬هاي تفسيري.
عنوان كنفرانس :
اولين كنفرانس ملي قرآن پژوهي پيشرفت و روش شناسي تفسيري
چكيده فارسي :
اين بحث ناظر به سير و تبيين تحولاتي است كه در دورۀ معاصر در حوزه تفسير رخداده و با شكل هاي مختلف آن مواجه هستيم؛ هم به لحاظ كمّي و هم به لحاظ كيفي. اهميت اين تبيين به اين خاطر است كه كمتر از اتفاقات شكلگرفته دوره معاصر سخن گفته شده و قابل مقايسه با هيچ دوره¬اي از دوره¬هاي گذشته سيزده قرن تدوين تفسير در دانش مسلمين نيست. اگر بخواهيم به لحاظ كمّي تعداد تفاسيري را كه در دوره معاصر تدوين شده، ملاك و معيار قرار بدهيم، تعداد تفاسيري كه در دوره معاصر نوشته شده، چندين برابر تمام آن تفاسيري است كه در سيزده قرن از سوي مسلمانان تدوين شده است و بيشتر اين تحول بهصورت كمّي است.
از لحاظ كيفي هم اين تنوع هم به لحاظ محتوا اتفاق افتاده و هم تنوع موضوع، و هم به لحاظ مخاطب و هم به لحاظ زبان تفسير. اين تحول در تفسير ترتيبي قرآن، افزون بر نگارش انبوهي از تفاسير موضوعي است كه بهصورت دوره¬اي و تك¬نگاري نگارش يافته و در گذشته سابقه نداشته است. البته اين تحول و توسعه متوقف نشده و همچنان ادامه دارد. بنابراين، ميتوان اين تحولات را در چند گام اساسي بيان كرد: 1. شكل¬گيري جريان¬هاي جديد تفسيري ازجمله تفاسير تبييني، واكنشي، تاريخي، حركتي، چالشي، موضوعي و ...؛ 2. منقح كردن مباني تفسير و تبيين و تطبيق قواعد تفسيري؛ 3. شكلگيري دانش تفسيرپژوهي؛ 4. توسعه و تعميق دانش روش¬شناسي¬هاي تفسيري؛ 5. شكلگيري كار گروهي در تفسير؛ 6. نگارش تفاسيري از سوي زنان و يا تعميم گرايش فراجنسيتي. درمجموع شش تحول اساسي اتفاق افتاده است كه با اين توصيف و اتفاقاتي كه رخ داده، هم براي نظام¬مندي و هم براي منقح كردن مباني و سامان¬مندي آن در سايه اين اطلاع-رساني، بايد براي اين شش تحول، به بررسي و راه¬كارهاي آن انديشيد. مقاله پيش رو به اين مهم ميپردازد.