شناسايي و سنجش مؤلفه هاي موثر در مديريت دانش موسسات خيريه مطالعه موردي: بنياد خيريه راهبري آلاء

امروزه دانش به يكي از نيروهاي محركه اساسي براي موفقيت كسب و كارها بدل شده است. سازمانها دانش محورتر شده اند، و به جاي نيروهاي يدي براي ذهنها هزينه ميكنند. نياز به ارتقاي دانش در حال افزايش است، لذا با دانش مانند ديگر منابع ملموس به طور سيستماتيك رفتار شده و از كاوش در حوزه مديريت دانش به منظور پيشرفت و تقويت رقابت پذيري استفاده مي شود. بر اساس اين مفاهيم، ميتوان مديريت دانش را شامل فرآيند مديريت دانش، فناوري، استراتژي و رفتار سازماني دانست. مديريت دانش در موسسات خيريه به دلايل ذيل اهميت بالايي دارد؛داراي سهم قابل اعتنايي از توليد ناخالص ملي كشورهاي پيشرو، داراي حجم بالايي از نيروي كار و اشتغال و داشتن توان بالا در جذب كمكهاي دولتي و غيردولتي، منبعي مناسب از نيروي انساني با كيفيت،قدرت زياد در فعالسازي سرمايه اجتماعي ملي و مشاركت جامعه،نياز به منابع پايداربراي حفظ و بقا وچالشهاي چون جذب كمكهاي دولتي و مردمي با توجه به محدوديت اين منابع، تركيب جمعيتي و نوع كاركنان خيريه ها كه عموما نيروهاي نخبه و متعهد داوطلب و موقتي مي باشند، فراموشي سازماني و... اما در حال حاضر پژوهش داخلي معتبري در اين حوزه انجام نشده است و تحقيقات خارجي نيز اندكند و خلاء علمي و پژوهشي مهمي در اين حوزه وجود دارد، لذا به دليل عدم ورود پژوهشگران به اين حوزه ، مسئله اين پژوهش اين موضوع قرار گرفت و نيز در اين تحقيق براساس مطالعات جديد، تمركز ويژه اي بر عامل مديران و شاخصهاي مربوط به آن به دليل اهميت نقش آنها در فرايند مديريت دانش انجام گرفته است و به هر اقدام موثر در مديريت دانش همزمان با مسوول اقدام آن (مدير، مدير ارشد،كاركنان) مورد بررسي قرار گرفته است. بعنوان مثال در عامل آموزش نقش و وظيفه هر عنصر و بعد سازمان جداگانه مورد ارزيابي قرار گرفته و موجب گرديده است، پيشنهادات و راهكارهاي ارائه شده در پايان تحقيق دقيقتر شده و جنبه ي عملي تر و كاربردي تري به خود بگيرد. در اين تحقيق پس از مرور جامع ادبيات موضوع، شاخصها و عوامل استخراج و با نظر خبرگان مديريت دانش و خيريه، گزينش و دو پرسشنامه 115سوالي يكي براي درك ميزان اهميت عوامل و ديگري براي سنجش وضعيت فعلي هرعامل در مورد مطالعه، در6 بعد كاركنان،مديران،مديرارشد،ساختارسازماني، فعاليتهاي تيم مديريت دانش و فناوري ارتباطات و اطلاعات،ساماندهي گرديد. جامعه آماري تمامي مديران و كارشناسان ستاد و مراكز بنياد خيريه راهبري آلا به تعداد 132 نفر بودند كه 93 تن از آنان به پرسشنامه ها به طور كامل پاسخ دادند. از آلفاي كرونباخ براي اعتبار كلي پرسشنامه ها و نيز اعتبار هر بعد و از ميانگين موزون و آزمون فريدمن و تي وان براي رتبه بندي ابعاد و تحليل نتايج استفاده گرديده است. در واقع خروجي تحقيق عوامل موثر(عمومي)، كليدي و بحراني مديريت دانش در خيريه ها مي باشد و ميزان اهميت و وضعيت هر عامل در يكي از بزرگترين خيريه هاي پيشرو كشور مي باشد كه به نظر مي رسد نتايج آن و راهكارهاي ارائه شده قابل استفاده براي ديگر مجموعه هاي خيريه كشور نيز باشد.