شماره ركورد كنفرانس :
4447
عنوان مقاله :
بررسي تاثير آموزش ابتدايي و متوسطه بر مخارج خير و نيكوكارانه در چارچوب يك الگوي پوياي سيستمي در استان هاي ايران: دوره مطالعه 1379-1393
پديدآورندگان :
كريم محمدحسين karimsistani482@gmail.com دانشگاه خوارزمي , قائمي اصل مهدي m.ghaemi84@gmail.com دانشگاه خوارزمي
تعداد صفحه :
17
كليدواژه :
مخارج خير و نيكوكارانه , آموزش , رويكرد داده هاي تركيبي
سال انتشار :
1395
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي خير ماندگار (بازشناسي و ارزيابي امور خير در ايران)
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
اعمال خير و نيكوكارانه و هزينه هاي در راه خدا، آثار تربيتي و اجتماعي فراواني را در بردارد كه مي تواند به رشد انسان و تعالي او نزد خدا و مردم، برابري اقتصادي و رفع نياز مادي و غيرمادي نيازمندان و محرومان منجر شود. بديهي است هر فردي از افراد بشر به‌ حكم وجدان و فطرت پاكي كه خداوند در نهادش قرار داده است، مي داند كه دستگيري درماندگان و همراهي آنان، بر هركسي كه قادر به انجام مساعدت كلي و يا جزئي باشد، لازم و ضروري است. در اين ميان نظام آموزشي در سطوح مختلف در حيطه زمينه سازي فراگيري اصول و مباني خيرخواهي و نيكوكاري نقشي بسيار تعيين كننده دارد. آموزش خيرخواهي و ديگرانديشي به دانش آموزان از سال هاي اوليه تحصيل مي تواند تاثير شگرفي در اصلاح ساختارهاي رفتاري و فرهنگي جامعه و كاهش بزهكاري هاي اجتماعي و كسب منفعت هاي خودمحورانه داشته باشد. در اين ميان آموزش عمومي در مدارس از مهم ترين نهادهاى اجتماعى، تربيتى و آموزشى و اصلى ترين ركن تعليم و تربيت در كشور است كه به منظور تربيت صحيح دانش آموزان در ابعاد دينى، اخلاقى، علمى، اقتصادي، آموزشى، اجتماعى و كشف استعدادها و هدايت رشد متوازن روحى و معنوى و جسمانى آنان بر اساس اهداف مصوب دوره هاى تحصيلى تدوين و اداره مى شود. انتقال ارزش هاى اساسى جامعه در كانون اصلى توجه نظام آموزشى قرار دارد، به گونه اى كه مدرسه دانش آموزان را متعهد مى سازد ارزش هاى جامعه را درونى سازند. در اين مطالعه، مبتني بر الگوي كلارك (2013) و در چارچوب الگوي داده هاي تركيبي پوياي سيستمي بلوندل و باند (1998)، از متغيرهاي سرمايه انساني (با دو شاخص آموزش ابتدايي و متوسطه)، تورم (سطح عمومي قيمت ها)، توليد ناخالص داخلي حقيقي و نرخ بيكاري، به عنوان عوامل موثر بر ميزان مخارج نيكوكارانه و خيرخواهانه در سطح استان هاي ايران و طي دوره 1379-1393 استفاده شده است. براي ارزيابي ميزان تاثير سرمايه انساني بر مخارج خير و نيكوكارانه، از دو شاخص آموزش ابتدايي و متوسطه در دو الگوي رگرسيوني پويا استفاده شده است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه توليد ناخالص داخلي حقيقي در هر دو الگو، تاثير مثبت و معني دار بر مخارج نيكوكارانه دارد و با افزايش يك درصدي در توليد ناخالص داخلي حقيقي هر استان، مخارج نيكوكارانه بين 13 /2 تا 37/ 2 درصد افزايش خواهد داشت. در مقابل تورم و بيكاري، تاثير منفي و معني داري بر مخارج نيكوكارانه دارند. افزايش يك درصدي در سطح عمومي قيمت ها، منجر به كاهشي بين 58 /0 تا 61/ 0 درصد در مخارج نيكوكارانه مي شود. همچنين افزايش يك درصدي در بيكاري، كاهشي بين (11-)^10×21/1 تا (11-)^10×11/1 درصدي در مخارج نيكوكارانه را به دنبال خواهد داشت. به علاوه يك درصد افزايش در شاخص آموزش متوسطه، منجر به افزايش (6-)^10×05 /8 درصدي در مخارج نيكوكارانه مي شود و اين در حالي است كه شاخص آموزش ابتدايي، تاثير معني داري بر مخارج نيكوكارانه ندارد. بنابراين به نظر مي رسد الگوي آموزش و پرورش در سطوح ابتدايي نتوانسته اند ادراك كافي را در دانش آموزان براي تاثيرگذاري بر مخارج نيكوكارانه در استان هاي كشور ايجاد نمايد ولي اين مهم در سطح متوسطه به خوبي به انجام رسيده است. از اين رو اصلاح سطوح ابتدايي آموزش و تقويت سطح آموزشي متوسطه مي تواند، نقش بسزايي در ترويج رفتارهاي نيكوكارانه در سطح استان هاي ايران داشته باشد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت