شماره ركورد كنفرانس :
4449
عنوان مقاله :
تأملات فلسفي سعادت با تأكيد بر انديشه فلسفي علامه جعفري
پديدآورندگان :
حيدري زاد محمد heydarizad@yahoo.com استاد يار دانشگاه اروميه ;
كليدواژه :
سعادت , مدينه فاضله , حيات معقول , خير , لذت , حكمت متعاليه , عقل فعال
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي بررسي انديشه هاي فلسفي علامه جعفري
چكيده فارسي :
سعادت كليدي ترين مفهوم در فلسفه اسلامي وبنيادي ترين مسأله حيات انساني از سوي اديان وفلاسفه ومتفكران عالم مورد تأمل بوده است.حكماي اسلام آن را غايت تمام تلاش ها ودغدغه هاي نظري وفكري در دو حوزه حكمت نظري وحكمت عملي مي دانند نزد اينان سعادت برترين خير وغايت الغايات وهمه خيرات وكمال لذت به حساب مي آيد كه انسان مي تواند با به فعليت رساندن همه استعدادهاي كمالي خود بدان دست يابد.در بين حكماي اسلامي فارابي سعادت را به غايت وجود تفسير مي كند ايشان در نگاه اخلاقي-اجتماعي به سعادت مدني تأكيد دارد كه از طريق مدينه فاضله بدست ميآيد ودر نگاه عقلي –فلسفي به سعادت عقلي اشاره مي كند كه غايت كمال انساني را اتصال به عقل فعال مي داند. شيخ الرئيس ضمن تفسير سعادت به اصل عنايت ،بر اين باور است هر آنچه اقتضاء وشأنيت كمال داشته باشد اسباب ووسائل آن جهت رسيدن به كمال فراهم است ايشان همچون فارابي با تأكيد بر سعادت عقلي بالاترين مرتبه سعادت را اتصال به عقل فعال مي داند .وي با استفاده از مفهوم لذت ومعناي آن به ادراك مايلائم شديدترين لذت وسعادت را در ادراك واجب الوجود مي بيند.
علامه جعفري كه در مشرب حكمت متعاليه دستگاه فلسفي خويش را به كمال رسانده واز معارف عقلي صدرائي بهره مند گشته است در تأملات فلسفي بر سعادت از وجوه حكمت متعاليه استفاده مي كند در نگاه صدر المتألهين معيار سعادت وجود است بلكه سعادت همان وجود و وجود همان خير وسعادت است وشعور به وجود هم عين سعادت است براساس مبناي اصالت الوجود سعادت داراي مراتب تشكيكي است ومعيار آن شدت قرب به مبدأ هستي است.صدرالمتألهين حقيقت سعادت واقصي الكمالات را در ادراك حق وعشق به مبدأ ومشاهده جمال وجلال خداوند مي داندو آن را در اثر صفاي نفوس وطهارت ذات انسان هاي صاحب حكمت وعرفان ممكن مي داند.علامه جعفري ضمن تعبير شوق بي نهايت انسان به كمال مطلق وجمال بي نهايت الهي ،به عشق اكبر معتقد است :چون انسان داراي قواي متعدد ظاهري وباطني وطبيعي ونفساني وعقلاني است وهر كدام از آنها به خاطر نقص وجودي دنبال كمال مطلق مي باشند وآن هم در وجود حق تعالي است كه تمام اسماء وصفات حسني در او متجلي است وشايسته ترين حقيقتي است كه مي تواند معشوق انسان هاي كامل قرار گيرد، ولذا انسان عاشق كمال مطلق وپس از آن عاشق مظاهر كمال مطلق از وجودات ممكنه در عالم مي باشد.علامه جعفري با ارائه نظريه حيات معقول سعادت را مقصد نهايي آن حيات مي داند ايشان در تعريفي از حيات معقول آن را «زندگي كه بتواند پاسخگوي همه ابعاد مثبت انساني باشد»بر اين باور است يكي از اساسي ترين ابعاد مثبت انساني جستجوودريافت هدف اعلاي زندگي است تا اين هدف بتواندزندگي را به خوبي تفسير وبه درستي توجيه عقلاني نمايد. .به نظر مي رسد آن هدف اعلي در نگاه علامه همان« سعادت قصوي »در منابع حكمت اسلامي و«قرب ولقاء ورضاي الهي »در فرهنگ قرآني وديني است.اين حكيم متأله سعادت وكمال انساني را در جامعه اي مي بيند كه تمام اركان وپايه ها وسياست هاي حاكم بر آن براساس نيل به حيات معقول بنا شده باشد ورهبري در اين نظام از آن حكيمي است كه عارف به حيات معقول ونيازهاي حقيقي و واقعي انسان باشد در اين نظام انسان در عالي ترين مرتبه جاذبه ربوبي قرار مي گيرد ولذا خود را در جاذبه كمال اعلي از مسير تلاش وفعاليت هاي آگاهانه در حيات قرار مي دهد.