شماره ركورد كنفرانس :
4449
عنوان مقاله :
معرفتشناسي در نگاه علامه جعفري
پديدآورندگان :
ميري منيق سيد جواد seyedjavad@hotmail.com دانشيار پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي;
كليدواژه :
معرفتشناسي , علامه جعفري , دانش ديسيپلينر , علوم انساني , دانش.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي بررسي انديشه هاي فلسفي علامه جعفري
چكيده فارسي :
دانش ديسيپلينر (disciplinar) در برابر ديگر اشكال معرفت كه شكلهاي اشتباه يا غيرعلمي درك ابعاد واقعيات هستند، به عنوان شكل معتبري از دستهبندي دانش بينقص مفهومسازي شده است. علوم اجتماعي با درونيسازي شكلهاي ديسيپلينرِ معرفتها، تسليم بخشبندي دانش شده است و در نتيجه هر نوع تلاش در راستاي «يكپارچگي دانش» را به عنوان شكلهاي «منسوخ دركِ پيچيدگيها»، نامگذاري نموده است. در اين مقاله، پرسش اصلي معرفتشناسي مبتني بر مطالعۀ علامه جعفري در برابر معرفتشناسان كلاسيكي است كه اصول پيكربندي معرفت ديسيپلينر را به اشتراك نگذاشته بودند. به بياني ديگر، اين خوانش، روش ديگري از شرح انتقاد كاملاً مبسوط از ساختار دانش ديسيپلينر است و به اين معنا نيست كه روش رو به آتي، «حالت بينرشتهاي از معرفت» است، زيرا همچنان براساس مفهوم «ديسيپلينر» است كه ديد واقعيت را به عنوان «موجوديت كلنگر» از دست ميدهد. به عبارت ديگر، رويكرد بين رشتهاي ممكن است روشي رو به جلو در غلبه بر نواقص معرفتشناسي رشتهاي باشد، اما نميتواند ما را از خطرات بخشبندي رها سازد و صرفاً موضوعي از اهميت شناختي نيست، بلكه شامل حالت وجودي «بودن» در جهان است. در اين نوشتار برآنيم كه اين مسائل را از طريق ديدگاه علامه جعفري شرح دهيم؛ فردي كه ظاهراً ريشه در سنت فلسفه حكمتي دارد و در عين حال راهبردهاي جديدي مانند تحليل «توليد دانش»را مطرح كرده است. به عبارت ديگر به نظر ميرسد علامه جعفري با اينكه ايده دانش ديسيپلينر را به دليل اثرات بخشبندي آن از چنين راهبرد معرفشناختي رد كرده است، اما از راهبردهاي بينرشتهاي طرفداري نكرده است. چراكه در ديدگاه او اين راهبردهاي ظاهراً متفاوت منجر به شكل كاملي از «انديشه كارمندوارانه» در علوم انساني ميشود.