صداوسيما و الزامات ايفاي يك نقش: موتور محرك و مشوق پيشرفت كشور

صداوسيما مي¬تواند «موتور محرك و مشوق پيشرفت كشور» باشد؛ اگر مديران، برنامه¬سازان و ساير دست¬اندركاران مؤثر بر توليد پيام با وفاق نسبي بر ارزش «پيشرفت»، تسلط بر ظرايف كار و پرهيز از واكنش شعاري، نقش سازمان را واقع¬بينانه در مسير تحقق آرمان¬ها ارزيابي كنند؛ آسيب¬هاي احتمالي را كاهش دهند؛ و موجب حضور حساب¬شده و با ابتكار عمل سازمان در برابر رسانه¬هاي متعلق به اردوگاه غرب استعمارگر، به¬ويژه راديو- تلويزيون¬هاي فارسي¬زبان شوند تا در نهايت، صداوسيما بتواند به درستي به¬عنوان ابزار عقيده¬ساز ايفاي نقش كند. مقابله هوشمندانه با تنش¬هاي ساختگي هدايت¬شده كه حكومت-مردان را در شناخت مسايل اصلي كشور به اشتباه مي¬اندازند و ناآگاهانه آنها را در تدوين و اجراي برنامه¬هاي توسعه به تسهيل¬كننده تغيير ارزش¬ها تبديل مي¬كنند و موجب نارضايتي مردم از بروز اشرافي¬گري در رفتار حكومت¬مردان مي¬شوند؛ از يك سو و از سوي ديگر، مديريت تعارض بين مردم و به¬ويژه گروه¬هاي متنفذ، مانند: نخبگان و جوانان دانشجو و تحصيلكرده با حكومت كه به واسطه تغيير ارزش¬ها از احساس تعلق به دين و كشور تهي مي¬شوند و راه فردگرايي، بي¬تفاوتي به عملكرد حكومت و بي¬اعتمادي به رفتار حكومت¬مردان را در پيش مي¬گيرند و گاه با زمينه¬سازي رسانه¬هاي استعماري، با ناآرامي و شورش، نارضايتي خود را نشان مي¬دهند؛ از الزاماتِ ايفاي نقش صداوسيماست كه نياز به تغيير نگرش سازمان به خود، حكومت و مردم دارد: فعاليت در تراز رسالت و مسئوليت اجتماعي سازمان، نقد غيرمخرب نهادهاي حكومتي و همدلي و دوستي با مردم، عناصر اصلي حركت در اين مسير هستند.