مقايسه هيجان مداري و ذهن آگاهي در بين والدين داراي كودكان كم توان ذهني و والدين داراي كودكان عادي

پژوهش حاضر به بررسي مقايسه هيجان مداري و ذهن آگاهي در بين والدين داراي كودكان كم توان ذهني و والدين داراي كودكان عادي مقطع ابتدايي پرداخته است. اين پژوهش از نوع توصيفي علي مقايسه اي است. جامعه آماري، شامل كليه والدين داراي كودكان كم توان ذهني و والدين داراي كودكان عادي مقطع ابتدايي شهر تهران مي باشند. نمونه آماري با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي تعداد 75 نفر از والدين داراي كودكان كم توان ذهني و تعداد 75 نفر از والدين داراي كودكان عادي در نظر گرفته شد.ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش شامل پرسشنامه هيجان مداري و ذهن آگاهي بود. يافته ها نشان داد بين ميانگين نمرات هيجان مداري والدين داراي كودكان عادي (63/57) و والدين داراي كودكان كم توان ذهني (76/01) تفاوت معناداري وجود دارد. بين ميانگين نمرات ذهن آگاهي والدين داراي كودكان عادي (61/28) و والدين داراي كودكان كم توان ذهني (55/82) تفاوت معناداري وجود دارد. نتايج پژوهش حاكي از آن است كه خانواده هاي كودكان با نارسايي هوشي تحولي، استرس فزاينده اي را تجربه مي كنند كه ا ز آن جمله مي توان به عدم سلامت جسمي، كندي رشد، نياز به امكانات ويژه اعم از مراقبت جسمي، درماني و آموزشي، مشكلات خانوادگي، شامل ناكامي ها و آرزوها و رؤياهاي برباد رفته، تحمل سرزنش هاي ديگران، احساس خجالت و پنهان كردن كودك، محدوديت فعاليت هاي خانواده،مسائل مالي و ... اشاره كرد كه تمامي اين عوامل، استرس بسياري بر خانواده، به ويژه والدين، تحميل مي كند.