علل طلاق عاطفي در كشور

خانواده بعنوان مهمترين نهاد موجود در جامعه همواره در طول تاريخ با آسيب هاي مختلفي مواجه بوده كه مسئله ي طلاق بزرگترين معضل اين نهاد اجتماعي محسوب مي شود.طلاق درلغت جداشدن زن از مرد رهاشدن از قيد نكاح و رهايي از زناشويي است.طلاق واقعه نيست بلكه فرآيندي است كه طي سال يا ساليان متمادي بين زن و شوهر شكل مي گيرد و با رسيدن به مرحله ي حاد ظاهر مي شود.طلاق را مي توان از سه منظر ديني واعتقادي- قانوني- و فرهنگي مورد بررسي قرارداد.طلاق را به دو نو طلاق رسمي و طلاق عاطفي تفكيك كرد.همچنين جدايي عاطفي در 4 مرحله مخالفت- رنجش- عدم پذيرش و سركوبي اتفاق مي افتد.در جامعه ي ايران اگر با آمارهاي طلاق مواجه مي شويم در كنار آن آماري بزرگتر اما كشف نشده به طلاق عاطفي اختصاص دارد.در اين مقاله پژوهشگر سعي بر آن دارد كه علل طلاق عاطفي در كشور را مورد بررسي قراردهد.همچنين راهكارهايي را براي كاهش طلاق عاطفي درجامعه ارائه دهد.