مقايسه رهبري و قدرت در سازمانها

هدف از اين تحقيق اينست كه رهبري با قدرت در سازمانها رابطه اي بسيار تنگاتنگ و وجوه مشترك زياديبا هم دارند. از نظر رهبر ،قدرت وسيله اي است براي تامين هدفها. رهبر به هدف خود نايل مي آيد وقدرت وسيله اي است براي تامين آن.و اين دو واژه تفاوتهايي نيز با هم دارند يكي از تفاوتهاي آنها سازگاريبا هدف است. در مفهوم واژه قدرت الزاما سازگاري با هدف نهفته نيست. واژه قدرت تنها داراي عاملوابستگي است. از سوي ديگر ، در مفهوم واژه رهبري اين معنا گنجانده شده است كه بين رهبر و موضوعمورد رهبري بايد سازگاري و تجانس وجود داشته باشد.تفاوت ديگر ، در جهت اعمال قدرت است. دررهبري ، قدرت به سمت پايين متمايل است و بر زيردستان اعمال نفوذ مي شود. رهبران نمي توانند درجهت بالا و در سطح افقي اعمال نفوذ نمايند. ولي در رابطه با قدرت اين وضع صادق نيست . تفاوتديگر در شيوه اي است كه روي اين دو پديده پژوهش يا تحقيق مي شود.بيشتر تحقيقاتي كه روي موضوعرهبري انجام مي شود ، در مورد شيوه رهبري است . يك رهبر تا چه اندازه بايد مردمي باشد برعكس ،دامنه تحقيقاتي كه روي موضوع قدرت انجام مي شود بسيار وسيع تر است و در انها بيشتر بر شيوه هايا تاكتيك هاي سازگاري تاكيد مي شود كه دامنه آن به وراي فردكشيده مي شود ؛زيرا فرد وگروه ميتوانند از قدرت استفاده كنند و افراد يا گروههايي را كنترل نمايند ، كه در اين مقاله از روش كتابخانه اي وروش تحليلي و توصيفي استفاده شده است.