شماره ركورد كنفرانس :
547
عنوان مقاله :
عقبماندگي و توسعه در ايران
پديدآورندگان :
آزاد ارمكي تقي نويسنده
كليدواژه :
توسعه نيافتگي , توسعه مردم مدار , توهم توسعه اي , عقب ماندگي
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس الگوي پيشرفت ايراني اسلامي
چكيده فارسي :
توسعه یافتگی با توسعه نیافتگی و عقب ماندگی در نزد بسیاری از صاحب نظران توسعه ای در ایران همراه هم و تا حدودی به جای هم مورد استفاده قرار گرفته است. این اختلاط مفهومی و معنایی زمینه بدفهمی های عمده ای در مورد جریان توسعه در ایران شده است. به طور خاص، در مقابل این سوال كه آیا جامعه ایرانی در مسیر توسعه قرار دارد؟ بحث از توسعه نیافتگی و عقب ماندگی برجسته شده است. اگر تمركز دقیقی بر سوال اشاره شده صورت می گرفت شناخت زمینه ها و فرایند برنامه و اندیشه توسعه در ایران اصل قرار می گرفت. در حالی كه با این اختلاط معنایی و مفهومی، سخن از زمینه ها و فرایند توسعه نیافتگی و عقب ماندگی شده است. اكثر صاحب نظران این عرصه به عقب ماندگی و توسعه نیافتگی تا توسعه متمركز شده و ایران را در نهایت جامعه ای عقب مانده و توسعه نیافته یافته اند. در این مسیر عده ای هم با تمركز بر بعضی از كارهای صورت گرفته در عصر پهلوی اول یا دوم سخن از توسعه وارونه در سایه مفهوم مدرنیته وارونه گفته اند. این گروه اشاره كرده اند درست است كه تلاش هایی در ایران برای توسعه صورت گرفته است، ولی با توجه به ظهور موانعی چون روشنفكری دینی، مقاومتهای توده ای، جنبش های اجتماعی، و در نهایت انقلاب اسلامی، مسیر حركت توسعه تغییر كرده و توسعه وارونه تا بهبود شرایط ظهور كرده است. در این مقاله سعی شده است تا ضمن معرفی زمینه ها و بستر ظهور جریان اندیشه ای كه به جای شناخت توسعه به عنوان فرایند و عمل بر عقب ماندگی و توسعه نیافتگی تاكید كرده اند، به ابعاد این پدیده تحت عنوان پارادایم عقب ماندگی اشاره گردد. با تمركز بر پارادایم عقب ماندگی در ایران، امكان تحلیل مسیرهای اندیشه ای و فكری ضد توسعه ای فراهم شده و در ضمن زمینه ها و عوامل دست یابی به توسعه ای بومی بدست خواهد آمد. این پارادایم ما را در تمایز بین توهم گرایی اندیشه ای در حوزه توسعه و عمل توسعه ای به واسطه كنشگرانی چون بوروكراتها و تكنوكراتها همراه با سیاستمداران و صاحبان اندیشه راهنمایی می كند. زیرا فرق و فاصله بسیاری است بین آنچه كه مردم و نیروهای اجتماعی درگیر در مسیر توسعه انجام می دهند با آنچه كه مدعیان اندیشه توسعه ای كه دچار توهم شده اند، وجود دارد. هر چه كه این تفاوت و تمایز روشن تر بازگو شود، شرایط دست یابی به الگویی مرتبط در حوزه عمل و اندیشه در جامعه ایرانی و به طور خاص در حوزه توسعه فراهم خواهد شد. در ارائه الگوی ایرانی اسلامی توسعه ای در ایران الزام های متعددی وجود دارد كه در متن مقاله به آنها پرداخته شده است. یكی از اصلی ترین الزامها اجتناب از طرح آرمانگرایی و در مقابل تاكید و تمركز بر داشته هاست. در این مسیر به جای تاكید بر سوال «چه باید كرد؟» بر سوال «چه نباید كرد؟» تاكید خواهد شد. زیرا سوال اول ما را به سوی آرمانگرایی جدیدی در توسعه سوق می دهد كه همراه با افزایش انتظارات و آرزوها تا فهم واقعیت های پیرامونی و تواناسازی در بهره گیری بهتر از شرایط است. در این مسیر، به لحاظ مفهومی و نظری، توسعه بومی و تجربه توسعه به جای توسعه بیرونی و عقب ماندگی اصل خواهد شد و به لحاظ عملی هم به جای محوریت بخشیدن به برنامه های متمركز دولتی بر مشاركت مردمی و توسعه مردم مدار تاكید خواهد شد.
شماره مدرك كنفرانس :
3767502