بررسي رابطه ي استراتژي هاي حل تعارض با دلبستگي شغلي و تعهد شغلي معلمان ابتدايي شهر اصفهان

هدف اين پژوهش، بررسي رابطه ي استراتژي هاي حل تعارض با دلبستگي شغلي و تعهد شغلي معلمان ابتدايي شهر اصفهان بود . بدين منظور از بين 2900 نفر معلم ابتدايي شهر اصفها ن، بر اساس جدول مورگان ، 340 نفر به صورت خوشه اي چند مرحله اي شامل 119 مرد و 221 زن انتخاب گرديدند . وسيله ي جمع آوري اطلاعات ، پرسشنامه ي با راهبردهاي حل تعارض رابينز 1995 با ضريب آلفاي كرونباخ 0/89 پرسشنامه تعهد شغلي آلن و مي ير 1987 با ضريب آلفاي كرونباخ 0/85 و پرسشنامه دلبستگي شغلي كانونگو 1983 با ضريب آلفاي كرونباخ 0/81 بود . روش پژوهش ، توصيفي و از نوع همبستگي بود كه اطلاعات جمع آوري شده علاوه بر تجزيه و تحليل توصيفي ، با آزمون هاي تحليل رگرسيون ، ضريب همبستگي ، تي تك گروهي و تحليل واريانس يكطرفه ، تجزيه و تحليل استنباطي شد . نتايج نشان داد بين استراتژي هاي حل تعارض معلمان ابتدايي شهر اصفهان با دلبستگي شغلي و تعهد شغلي آنها در ابعاد مختلف اعم از تعهد عاطفي، تعهد مستمر و تعهد هنجاري همبستگي معناداري وجود دارد؛ كه اين رابطه در استراتژي هاي عدم مقابله و راه حل گرايي مستقيم و در استراتژي كنترل معكوس مي باشد . لذا با توجه به اين نتايج، ضروري است كه تا حد امكان تعارض در بين معلمان ابتدايي كاهش يابد و آنها در زمينه ي اين امر مهم ، آموزش هاي لازم را بگذرانند و در صورت وجود تعارض، از راهبردهاي عدم مقابله و ر اه حل گرايي به جاي راهبرد كنترل استفاده شود تا دلبستگي شغلي و تعهد شغلي آنها افزايش يابد