بررسي رابطه حل مساله خلاق با الگوهاي ارتباطي خانواده در دانش آموزان دوره ابتدايي

تفكر خلاق جزء ممتازترين و پيچيده ترين توانايي هاي بشر، به شمار مي رود. حل مساله خلاق را مي توان يك فرآيند، روش، يا سيستم براي مواجهه با مساله و به دست آوردن راه حلي موثر و خلاق دانست. پژوهش حاضر با هدف رابطه الگوهاي ارتباطي خانواده و حل مساله خلاق انجام گرديد. در اين پژوهش، الگوهاي ارتباطي خانواده به عنوان متغير پيش بين، و حل مساله خلاق به عنوان متغير ملاك در مدل پژوهش وارد شدند. شركت كنندگان پژوهش شامل 300 نفر از دانش آموزان دختر و پسر كلاس هاي پنجم و ششم مقطع ابتدايي،شهرستان لارستان بودند. اين افراد به وسيله مقياس انتساب هاي حل مساله خلاق چو 2003 ، و الگوهاي ارتباطي خانواده ريچي و فيتزپاتريك 1990 ارزيابي شدند. در پژوهش حاضر، روايي مقياس ها از طريق محاسبه همبستگي هر گويه با نمره كل و پايايي آنها با محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ بدست آمد. اين ابزارها از روايي و پايايي خوبي برخوردار بودند. يافته هاي حاصل از نتيجه رگرسيون، نشان داد؛ جهت گيري گفت و شنود، پيش بين مثبت و معنادار حل مساله خلاق و نگرش به خلاقيت بود. بررسي تفاوت هاي جنسيتي درمتغيرهاي پژوهش نشان داد كه در حل مساله خلاق، ميانگين نمرات دختران به نحو معناداري بيشتر از ميانگين نمرات پسران بود. درنهايت پژوهش حاضر نقش اساسي جوخانوادگي را در پرورش تفكر حل مساله خلاق را نشان داد.

Creative problem solving is the approach to find, practical solutions to problems that use in real life. Creative problem solving can be a process, method or system to deal with the problem and obtain effective and creative solution. This study aimed to investigate relationship between family communication patterns and creative problem solving. In this study, family communication patterns as predictor variable, and creative problem solving as dependent variable in the model was examined. The sample included 300male and female students in fifth and sixth grades from primary schools of the Larestan participated in the study. Students completed “Creative Problem Solving attributes inventory’, and “Family communication patterns”. Alpha cronbach was used for testing reliability and internal consistency was used to provide indices of validity.Results of regression analysis show that Conversation - orientation was positive and significant predictor of creative problem solving. In order to examine gender differences in the variables, t test for independent groups was used, It was found that in creative problem solving, scores of girls was significantly higher than the scores of boys. Finally, this study showed fundamental role of family atmosphere to foster of creative problem solving thinking,