بررسي رابطه بين رضايت شغلي دبيران با ابعاد انگيزش شغلي معلمان ابتدايي آموزش و پرورش ناحيه يك كرمانشاه

چكيده مطالعه رفتار افراد در محيطهاي كاري از ديرباز مورد توجه انديشمندان علوم مديريت بوده است و با ظهور رشته رفتار سازماني در سالهاي نخست دهه 1960، در اين امر جديت بيشتري به عمل آمد. بسياري از مطالعات صورت گرفته، سعي در تقسيم بندي رفتارها و علل بروز آن ها داشته اند. امروزه توچه روانشناسان و رفتارشناسان به وجود تفاوت هايي در رفتارهاي رسمي با رفتارهاي غير رسمي كاركنان در محيط كار كه براي سازمانها مفيد و سودمند هستند ولي در شرح شغل كاركنان وجود دارند و اغلب پوسيله سيستم پاداش سازمانها شناخته نمي شوند متمايل شده است. اين رفتارهاي غير رسمي كه از سوي كاركنان به نمايش گذاشته مي شوند تحت عناوين گوناگوني مشخص شده اند كه شايعترين آنها انگيزش شغلي مي باشد. مباحئي نظير: ادراك، انگيزش، نگرشهاي شغلي و ... از جمله مواردي هستند كه به بررسي ريشه بسياري از رفتارهاي آدمي در محيط كار مي پردازند. از سويي در دنياي پسيار رقابتي امروز، سازمانها در جستجوي شيوه هاي نوين جهت حداكثر نمودن عملكرد و تلاش كاركنان شان هستند. بزرگترين و اصلي ترين سرمايه در سازمان، سرمايه انساني آن است كه ساير سرمايه گذاريهاي سازمان را تحت الشعاع قرار مي دهد و دستيابي به اهداف سازمانها تا حد زيادي در گرو عملكرد مثله و صحيح كاركنان است. با توجه به اينكه ترغيب انگيزش شغلي در كاركنان امكان پذير نيست. بنابر اين، براي تشويق اين گونه رفتار ها در بين كاركنان بايستي به تقويت پيش زمينه هاي آنها پرداخت. يكي از اين پيش زمينه ها راههاي افزايش انگيزش شغلي مي باشد. هدف پژوهش حاضر بررسي راههاي افزايش انگيزش شغلي معلمان ابتدايي آموزش و پرورش ناحيه يك كرمانشاه مي باشد. كه بدين منظور پنچ فرضيه فرعي و يك فرضيه اصلي طراحي شد و اطلاعات مورد نياز جهت تحليل فرضيه هاي تحقيق از طريق پرسشنامه طراحي شده كه در نمونه آماري كه بر اساس فرمول كوكران 95 نفر محاسبه شد و په روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي پخش و پس از جمع آوري و تحليل كليه فرضيه ها مورد تأئيد قرار گرفتند كه براي آزمون فرضيه ها از آزمون ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. يعني بين ابعاد