پيش بيني تعارضات زناشويي بر اساس ويژگي هاي شخصيتي زنان شهر كرمانشاه

Prediction of Marital Conflict Based on Personality Characteristics of Women in Kermanshah City

هدف از انجام پژوهش حاضر پيشبيني تعارضات زناشويي بر اساس ويژگي هاي شخصيتي زنان شهر كرمانشاه بود. پژوهش توصيفي، از نوع همبستگي است. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه زنان داراي تعارض زناشويي مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر كرمانشاه در سال 1397-1398 تشكيل مي دهد. نمونه مورد نظر در پژوهش حاضر مطابق با جدول مورگان 120 نفر به روش نمونه گيري خوشه اي از مراكز مشاوره زندگي، روان ياران، هاتف و حامي انتخاب شدند و با كسب رضايت از آن دسته از زناني كه حاضر به همكاري در پژوهش بودند به پرسشنامه هاي ويژگي هاي شخصيتي مك كري و كاستا و تعارضات زناشويي پاسخ دادند. نتايج به دست آمده با استفاده از رگرسيون و ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه مولفه موافق بودن توانايي پيشبيني تعارضات زناشويي را دارد. با توجه به يافته هاي پژوهش، ميتوان گفت كه ويژگي شخصيتي موافق بودن از مولفه هاي موثر و مرتبط با تعارض زناشويي هستند كه اين نكته ميتواند در مراكز مشاوره خانواده مورد توجه قرار گيرد.

The purpose of this study was to predict marital conflicts based on Kermanshah women's personality traits. Descriptive research is a correlation type. The statistical population of this study consists of all marital conflicts women referring to counseling centers in Kermanshah in 1398-1397. The sample in this study, according to the Morgan table, was selected by 120 cluster sampling from life counseling centers, psychoanalysers, Hatef and Hami, and with the satisfaction of those women willing to cooperate in the study, Personality characteristics of McCarey and Costa and marital conflicts. The results obtained by using regression and Pearson correlation coefficient showed that the component of consistency is the ability to predict marital conflicts. According to the findings of the research, it can be said that the personality traits of being are components of marital conflict that can be considered in family counseling centers.