سعادت و عدالت اجتماعي در جامعه عادلانه

عدالت از جمله مفاهيمي است كه در تاريخ بشريت همواره مورد توجه انسان بوده است و در جهت تحقق آن تلاش هاي فراواني صورت گرفته است و از اصول اوليه دين اسلام است كه بايد در جامعه اجرا و پياده شود. با اين حال تفاوت زيادي ميان بعد نظري عدالت و عملي كردن آن در جامعه وجود دارد. انسان ها در زندگي دنيوي خود به دنبال اهداف متعددي نظير عبادت، موفقيت در آزمون هاي الهي، علم اندوزي، كسب رحمت، وصول به لقاي الهي و ... هستند. يكي از اصيل ترين و ريشه دارترين اهداف معنوي انسان، دست يابي به عدالت اجتماعي است. نگاه عادلانه اخلاق، عدالت فردي و عدالت اجتماعي از مباني جامعه عادلانه است. در اين جامعه، عدالت در كليه وجوه فراگير شده، حكومت فاسد، تحميلي و ضد مردمي نيست، واقعيت گرايي و معنويت گرايي در آن وجود دارد و به ارزش توجه مي شود. هدف پژوهش حاضر اين نمايان كردن ملزومات و نشانه هاي جامعه عادلانه است و بر آن است تا به اين سوال پاسخ دهد كه آيامحقق شدن جامعه عادلانه و رسيدن انسان ها به سعادت در آن جزوء اهداف اصلي انسان است يا خير؟ و اينكه جامعه عادلانه چه ملزومات و نشانه هايي دارد؟ يافته هاي پژوهش به اين قرار است كه در جامعه عادلانه الزاماتي نظير تهذيب و تربيت نفوس انساني، مبارزه با ظلم و جور، اجراي قوانين به صورت عادلانه و ... وجود دارد. جريان عدالت در بخش هاي مختلف جامعه توسعه اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي را در پي خواهد داشت. زماني كه اين عدالت توام با پيشرفت همه جانبه در ساحات مادي و معنوي گردد به هدف انسان كه تعالي و رشد و قرب الي الله و در نهايت سعادت دنيوي و اخروي است نزديك تر خواهد شد.