نيمرخ هاي هيجاني، شناختي و اجتماعي دانش آموزان داراي والد در معرض طلاق و عادي

Emotional, Cognitive and Social profiles of student with Divorcing parents and normal parents

نتايج مطالعات نشان ميدهد كه جدايي والدين از هم آثار رواني و فيزيكي نامناسبي را روي فرزندان به جاي مي گذارد لذا هدف پژوهش حاضر با هدف مقاسه نيمرخ هاي هيجاني، شناختي و اجتماعي دانش آموزان داراي والد در معرض طلاق و عادي انجام شده است. روش تحقيق مورد استفاده در اين پژوهش پيمايشي و از نوع علي- مقايس هاي (پس از وقوع) است. به لحاظ معيار زمان، اين پيمايش از نوع مقطعي بوده و به لحاظ معيار ژرفايي از نوع پهنان گر است كه داده هاي آن با استفاده از پرسشنامه گردآوري شده است. جامعه آماري را كليه دانش آموزان داراي والد در معرض طلاق شهر اراك بود كه در سال 1395 والدين آنها به علت مشكلات خانوادگي به دادگاه هاي خانواده شهر اراك مراجعه كرده، و تعداد آنها بالغ بر 100 نفر بود. نمونه تحقيق 40 نفر از فرزندان (دانش آموزان دختر) داراي والدين در معرض طلاق بودند كه به روش نمونه گيري در دسترس داوطلبانه انتخاب شدند. همچنين 40 نفر از دانش آموزان عادي بودند كه با توجه به سن، مقطع تحصيلي و ترتيب تولد همتاسازي شدند. به دليل مشكلات و محدوديت هاي پژوهشگر در دسترسي به افرادي كه متقاضي طلاق هستند، نمونه گيري به صورت در دسترس داوطلبانه انجام شد. همه دانش آموزان پرسشنامه هاي نارسايي شناختي (CFQ) و نارسايي هيجاني (TSA-20) و مهارت هاي اجتماعي ماتسون را تكميل نمودند. جهت تجزيه و تحليل داده ها از روش تحليل واريانس چندمتغيري (MANOVA) استفاده شد. نتايج تحليل واريانس چندمتغيري نشان داد كه بين دانش-آموزان داراي والد در معرض طلاق و عادي در نارسايي شناختي و هيجاني تفاوت وجود دارد .(P≥0/001) نتايج نشان داد كه بين مهارتهاي اجتماعي دانش آموزان داراي والد در معرض طلاق و عادي تفاوت وجود دارد .(P≥0/001) به عبارت ديگر دانش آموزان داراي والد در معرض طلاق در مقايسه با همتايان خود نمرات بالاتر در نارسايي شناختي و هيجاني و نمرات پاييني تر در مهارت هاي اجتماعي كسب كردند. لذا با توجه به نتايج به دست آمده توجه به بعد هيجاني، شناختي و اجتماعي دانش آموزان داراي والد در معرض طلاق يك ضرورت است. لذا با انجام مداخلات آموزشي ميتوان از سطح آسيب پذيري رواني اين دانشآموزان پيشگيري كرد.

Findings show that parents divorce So, the aim of this study was to compare the Emotional, Cognitive and Social profiles of student with Divorcing parents and normal parents. This is a survey and Causal-comparative study. In terms of time factor, This survey was cross-sectional and In terms of Depth factor, was Extensive that its data were collected using questionnaires. The study population was all students with divorcing parents in Arak city that their parents referred to family courts of Arakdue to family problems in the year 1395, and They number over the 100 people. The study sample was 40 girl student has divorcing parents who were selected using Voluntary sampling method. Also there All are 40 girl student who were matched based on age, educational grade and Birth order. and 20)-Toronto Alexithymia Scale (TASquestionnaires, failures students completed cognitive ).MANOVA(nalysis of varianceMultivariate a. Data were analyze using Matson’s social skillsResults of MANOVA showed that there is different between student with Divorcing parents and students with normal parents(p˂0/001(. Results also showed that there is different between the social skills of students with divorcing parents and students with normal parents(p˂0/001(. in the Compared with their counterparts received higher tudents with divorcing parents, s, other wordsSo, based on findings, score in cognitive and emotional failures and lower scores in social skills.It is a necessityto attention the emotional, cognitive and social facet of students with divorcing parents. Therefore, with educational interventions can prevent The students' level of mental vulnerability.