شماره ركورد كنفرانس :
4520
عنوان مقاله :
نيم رخ زندگي دانشجويي (درس زندگي دانشجويان چگونه پاس ميشود !)
عنوان به زبان ديگر :
no title, no abstract
پديدآورندگان :
نقدي اسداله دانشگاه بوعلي سينا - گروه علوم اجتماعي
كليدواژه :
دانشجو , زندگي خوابگاهي , جوانان , خوابگاه (سرا) , دانشگاه
عنوان كنفرانس :
اولين همايش زندگي دانشجويي (با تاكيد بر دانشجويان ساكن سراهاي(خوابگاه هاي) دانشجويي)
چكيده فارسي :
مطالعه سبك زندگي جوانان دانشجويي در دو شاخه مهم از حوزه هاي جامعه شناسي يعني جامعه شناسي جوانان و جامعه شناسي علم قرار ميگيرد. دوران دانشجويي از پربارترين و در عين حال حساسترين برهه هاي زندگي هر فرد داراي تحصيلات عالي است. دانشجو شدن يك مرحله مهم جامعه پذيري و اجتماعي شدن است. محيط تازه و نقش هاي جديد و اتمسفر اجتماعي نو سبب ميشود اين مرحله از زندگي اهميت ويژه پيدا كند. در اين موسسات، از سوي ديگر، جواني، برهه سني، آن كه سال هاي آغازين دهه سوم عمر هر جواني است حكايت از اهميت دوران دانشجويي دارد. روابط اجتماعي و عاطفي و نيز دستاوردهاي علمي و آموزشي اين مقطع در ساير ادوار زندگي اثرات بنياديني دارد. از بعد روشي اين مقاله بر تحليل داده هاي ثانويه استوار است و از نتايج دو پيمايش ملي بهره گرفته شده است. زندگي دانشجويي بويژه دانشجويان ساكن در سراها مملو از فرصت سازي براي شكوفايي و درس زندگي و كار آموختن و يا در صورت انتخاب اشتباه و روابط اجتماعي ناكارآمد فرصت سوزي است. گذران اوقات فراغت و نيز صرف انرژي و توان جواني نيازمند فراهم بودن برخي زير ساخت و تسهيلات و در عين حال كنشگري فعال و مشاركت در زيست بوم دانشگاهي است. دلبستگي و تعلق خاطر به دانشگاه نشانه اعتماد دانشجو و افتخار كردن به محيط دانشگاهي است. خوشبختانه نسبت دانشجوياني كه به دانشگاه خود دلبستگي دارند، قابل توجه است. حدود دو سوم پاسخگويان اعلام داشته اند: دانشگاه ام را دوست دارم. اين سرمايه را بايد مديران دانشگاه محافظت كنند، سرمايه اجتماعي بزرگي است. در دانشگاه امكان ارتباط و تعامل و معاشرت با جنس مخالف مهيا است و روابط عاطفي ناموفق در دوران دانشجويي يكي از آسيب هاي پر تكرار است. خواب منظم و كافي براي بخش مهمي از دانشجويان وجود ندارد و وعده صبحانه هم در سبك زندگي دانشجويي جاي بي اهميتي دارد. نسبت تجربه شسكت عاطفي در بين دانشجويان نگران كننده است و حدود 51 درصد از پاسخگويان چنين تجربه اي را در زيست دانشجويي داشته اند. در يك تحقيق كه سال ها پيش در دانشگاه بوعليسينا انجام شد، نشان داده شده بود كه ميزان اعتياد به اينترنت در ميان پسرها (40.88) و دخترها (40.35) تقريبا به يك ميزان است و تفاوت چشمگيري مشاهده نشده است. در اين مطالعه نيز وقتگذراني در فضاي مجازي و وب گردي در بين پاسخگويان نسبتا چشمگير است و حتي گروهي از دانشجويان را مي توان معتاد مجازي ناميد. ميزان مشاركت دانشجويان در امور سراها در حد متوسط است. الگوي خواب، تغذيه و گذران اوقاعت فراغت و ورزش و مطالعه نشان از ناهنجاري هاي بسيار است و مستلزم رويكرد مشاركتي و توام با كرامت دانشجو و حرمت و حريم قوانين آموزش عالي است.