بررسي رابطه بين استراتژي رهبري هزينه با نرخ موثر مالياتي نقدي بلندمدت

فاقد عنوان و چكيده لاتين

استراتژي تجاري شركت بيانگر نحوه رقابت شركت در بازار انتخابي خود شركت است. شركت مي تواند براي تقويت استراتژي تجاري خود، مجموعه سياست ها و فعاليت هايي را به كار گيرد كه با استفاده از آنها بتواند به يك مزيت رقابتي پايدار در بازار انتخابي خود دست يابد. از آنجايي كه استراتژي هاي شركت بر اساس تمايل شركت براي مقابله با ريسك و عدم قطعيت شكل گرفته است، بنابراين استراتژي كه شركت انتخاب مي كند مي تواند بر سطح اجتناب مالياتي تاثير بگذارد. از اين رو در اين تحقيق رابطه بين استراتژي تجاري شركت و سطح اجتناب مالياتي مورد بررسي قرار مي گيرد. با استفاده از داده هاي 169 شركت عضو نمونه تحقيق براي يك دوره زماني پنج ساله از ابتداي سال مالي 1389 تا پايان سال مالي 1393 ، فرضيه هاي تحقيق در سطح خطاي 5% مورد آزمون قرار گرفتند، كه با استفاده از ضريب همبستگي ميزان همبستگي بين متغير مستقل را با هر يك از متغير هاي وابسته تعيين نموده و سپس از طريقp-value مربوطه مشخص مي كنيم كه آيا ارتباطي بين متغير هاي مستقل و وابسته وجود دارد يا خير. يافته ي تحقيق نشان مي دهند: كه بين استراتژي رهبري هزينه با نرخ موثر مالياتي نقدي بلندمدت رابطه معنا دار و منفي وجود.