شماره ركورد كنفرانس :
4574
عنوان مقاله :
گسترۀ معنائي حلم در لغت و حديث
پديدآورندگان :
خرقاني حسن h.kharaghani@gmail.com استاديار گروه علوم قرآني و حديث دانشگاه علوم اسلامي رضوي , معافي مرتضي mortezamoafi1370@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه رضوي(ع)
كليدواژه :
حلم , بردباري , خويشتندارى , صبر , كظم غيظ , جهل.
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي واژه پژوهي در علوم اسلامي
چكيده فارسي :
حلم از برترين صفات اخلاقي است و در روايات براي آن ويژگي¬هايي مانند: خصلت ممتاز، كامل كنندۀ عقل و حجاب از آفات ياد شده است. اين مقاله به دنبال مفهوم دقيق واژه¬ي حلم است و اينكه آيا ترجمۀ آن به بردباري درست است؟ حلم در لغت به معناى فرونشاندن هيجان خشم است و از آنجا كه اين حالت از عقل و خرد ناشى مى شود، گاهى حلم به معناى عقل و خرد نيز به كار رفته است. در دوره جاهلي، واژه حِلم متضاد با جهل و حليم مقابل جاهل بوده است. البته جهل پيش از اسلام متضاد با عقل بوده است نه علم. تفسير حلم در حديث به فروبردن خشم و تسلط بر خويشتن و ذكر مصاديقي مثل استقامت و سكوت براي آن، همسو با معناي لغوي آن است. خداوند حليم خوانده شده است چون در عقوبت ستمكاران عجله نمىكند و به آنها مهلت مي¬دهد. بارزترين مصداق حلم، كظم غيظ است. از اموري كه حلم با آن همنشين آمده است، علم است و بر تلازم و پيوند آن دو تأكيد شده است. اين امر برخاسته از ويژگي¬هاي حلم و پيوندي است كه با عقل دارد و در سايۀ آن صفات حيواني مهار مي¬گردد. از اين رو، «سفاهت» را متضاد حلم بر شمرده¬اند. واژگان جانشين چندي مانند صبر و رفق نيز براي حلم گمان مي¬رود، اما حلم با آنها تفاوتهايي دارد كه در مقاله به آن پرداخته شده است. در پايان به نظر مي¬رسد كه گرچه با يك معادل نتوان ابعاد مفهوم حلم را بيان كرد، ولي خويشتن¬دارى مي¬تواند معادل مناسبي براي آن باشد.