شماره ركورد كنفرانس :
4576
عنوان مقاله :
علل اصلي سالهاي عمر از دست رفته زودرس جمعيت سنين نيروي كار در ايران
پديدآورندگان :
ساساني پور محمد Sasanipour@stu.ac.ir دانشجوي دكتري جمعيت شناسي دانشگاه يزد , محبي ميمندي مصيب mmoheby@ut.ac.ir دانشجوي دكتري جمعيت شناسي دانشگاه تهران , شهبازين سعيده saeedehshahbazin2@gmail.com دانشجوي دكتري جمعيت شناسي دانشگاه يزد , اسعدي سجاد s_assadi63@yahoo.com كارشناسي ارشد جمعيت شناسي
كليدواژه :
سالهاي عمر از دست رفته , نيروي كار , حوادث غيرعمدي , بيماري هاي قلبي عروقي , سرطان ها
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش انجمن جمعيت شناسي ايران: تحولات جمعيت، نيروي انساني و اشتغال در ايران
چكيده فارسي :
مرگ و ميرهايي كه در سنين نيروي كار اتفاق مي افتند، در واقع سرمايه هاي انساني كشورها كه به عنوان پشتوانه توسعه كشور تلقي مي شوند را از بين مي برد. بنابراين اهميت اقتصادي- اجتماعي سالهاي زندگي افراد در سنين مختلف متفاوت است بطوري كه در محاسبه بار بيماري ها ارزش سالهاي عمر هدر رفته در سنين نيروي كار مخصوصا سنين جواني بيشتر از سنين كودكي و سالخوردگي وزن دهي مي شود. هدف اين مطالعه محاسبه سالهاي عمر از دست زودرس (YLL) افراد گروه سني 15-64 بر اثر سه علت اصلي فوت در كشور در سال 1389 است. داده¬هاي مورد نياز از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي اخذ شده است و YLL با استفاده از روش استاندارد سازمان جهاني بهداشت محاسبه شده است. نتايج نشان مي دهد علل اصلي سالهاي عمر از دست رفته زودرس افراد سنين نيروي كار به ترتيب حوادث غيرعمدي (34 درصد) بيماري هاي قلبي عروقي (24 درصد) و سرطان ها (15 درصد) است. همچنين تفاوت هاي قابل توجهي در سنين محتلف وجود دارد بطوري كه در سنين 15-29 سال حدود 50 درصد YLL مربوط به حوادث غير عمدي است در حالي كه در سنين ميانسالي از سهم حوادث كاسته و سهم بيماري هاي قلبي عروقي و سرطان ها افزايش مي يابد. در سطح مردان حوادث غيرعمدي (40درصد) علت مسلط YLL است، براي زنان اين سهم كمتر از 20 درصد است و بيماري هاي قلبي عروقي علت اول YLL زنان است. با توجه به اينكه سهم عمده اي از مرگ افراد واقع در سنين نيروي كار بر اثر سه علت ذكر شده است كه قابل انتساب به رفتارهاي پرخطر و سبك زندگي افراد افراد مي باشد، اميدواركننده و برعكس، از اين ديدگاه كه تداوم روند گذشته مرگ ناشي از اين علل در اثر تغيير در سبك زندگي را فراوانتر و گستردهتر خواهد كرد، هشدار دهنده و نااميدكننده است. مديريت بخش سلامت چه در سطوح عالي و چه در سطوح مياني مكلف به انتخاب مسيري هستند، كه ممكن است عاقبتي اميدواركننده و يا نااميدكننده داشته باشد.