شماره ركورد كنفرانس :
4576
عنوان مقاله :
الگوي نهادي همراستايي آموزش و اشتغال كشاورزي در ايران
پديدآورندگان :
ابراهيم پور محسن عضو هيأت علمي موسسه پژوهش هاي برنامه ريزي، اقتصاد كشاورزي و توسعه روستايي
كليدواژه :
اشتغال , كشاورزي , آموزش وبحران
عنوان كنفرانس :
هشتمين همايش انجمن جمعيت شناسي ايران: تحولات جمعيت، نيروي انساني و اشتغال در ايران
چكيده فارسي :
نيروي انساني هر جامعه اي تبلور كرامت انساني ؛ سرمايه جاودان و فعال توليد، خالق فن آوري ، موجد تراكم سرمايه و منبع غايي نيل به رفاه مادي و تعالي جامعه است. و ديگر عوامل يعني سرمايه و تكنولوژي مولفه ها تبعي هستند از طرف ديگر، محرك بنيادين و مولفه اساسي كارآمدي، مفيد بودن، اثربخشي و بهره وري نيروي انساني، آموزش و تربيت متناسب با نياز هاي كشور و سطوح مطلوب است0 در جوامع متحول كنوني، آموزش مادر علم، علم زاينده تكنولوژي و آن شرط اساسي توسعه درون زاست0 بي شك هر جامعه اي كه در تربيت و ارتقاء تخصصي نيروي انساني و بكارگيري بهينه آن،ناكارآمد باشد، قادر به توسعه هيچ چيز ديگري جز گسترش فقر، بيكاري و نابهنجاري نخواهد بود0 در پژوهشي ملي كه اين نوشتار حاصل آنست؛ ، عمده ترين جهت گيري مسأله¬اي همانا ساز و كار تربيت و ايفاي نقشهاي كاركردي نيروي انساني در جامعه كشاورزي در ايران مي باشد در دو دهه اخير آموزش نامتناسب با نياز ها و ضرورت هاي كاركردي و محيطي ، نه تنها بيكاري خيل عظيم نيروي انسان تحصيلكرده را در پي داشته، بلكه باعث هدر رفتن هزاران ميليارد ريال از منابع كشور در سطح كلان و خرد شده است.بر اساس تازه ترين گزارش بانك مركزي تعداد دانش آموختگان بخش كشاورزي فقط در طول سال هاي 1383 تا1388 بيش از 880 هزار نفر بوده وشگفت آنكه بالغ بر 482 هزار نفر از دانشگاه ها و مراكز دولتي فارغ التحصيل شده اند و سپاه عظيم بيكاران جوياي كار 460 هزار نفر گزارش شده است.از طرف ديگر پايين بودن سطح دانش و تخصص نيروي انساني شاغل در بخشهاي كشاورزي و روستايي كه نمودهاي آنرا در همه زمينه ها از قبيل شيوه شخم زدن، شيوه هاي بهره گيري از مراتع و جنگلها و مي توان بخوبي اندازه گيري نمود، نه تنها به بحران زيست محيطي منجر گرديده و تخريب شديد زمينهاي حاصلخيز (سالانه حدود 2 ميليارد تن خاك) را در پي داشته، بلكه هدر رفتن صدها ميليارد ريال در اجراي طرحهاي آبخيزداري را به همراه داشته است و علاوه بر آنها، پايين بودن عملكرد در هكتار، استفاده نا صواب از مراتع و جنگلها، بازدهي پايين صنايع كشاورزي و دستي از پيامدهاي موقعيتي و فرد گرايانه چنين وضعيتي هستند0بعد مسئله ايي پژوهش به تحليل نظري پايين بودن سطح دانش و تخصصي بيش از پنج ميليوني نيروي انساني شاغل در بخش هاي كشاورزي و روستايي با متوسط سني حدود 50 سال و همچنين موانع جذب فارغ التحصيلان پايين بودن تطابق سطح و ماهيت آموزه ها با ماهيت شغلي؛ هنجاري هاي اشتغال ؛ شرايط احراز شغل و مقتضيات محيطي فعاليت كشاورزي و روستايي است.در اين پژوهش تعداد 3881 عنوان شغلي در جامعه روستايي و بخش كشاورزي بر مبناي معيار هاي حداكثر تمايز يافتگي، مشروعيت و متغيير هاي الگويي در شش بخش و 186 گروه شغلي طبقه بندي گرديدند تا استانداردها و آستانه هاي آموزش عالي در رشته هاي دانشگاهي بازنگري و در افقي دهساله هدفمند و كارآمد شوند. بدين منظور با همكاري حدود يكصد نفر از كارشناسان و عاملان و استفاده از روش هاي پيمايشي ازجمله مصاحبه با زارعين؛ باغداران؛دامداران؛آبزي پروران؛ مرتع داران؛صنعت گران و خدمات دهندگان به تعداد فعاليت نمايي و فراواني هايي داراي كفايت نمونه ايي به يافته هايي انجاميد كه مي تواند الگويي پويا و نهادي جهت آموزش و باز تواني نيروي انساني فعال در كشاورزي گردد . هماهنگي، همراستايي و هم آفزايي بين اشتغال بهره ور همراه با تعديل از خود بيگانگي فزاينده بين فارغ التحصيلان دانشگاهي و همچنين بهبود هرم ، تركيب و بهره وري نيروي شاغل و فرسوده كنوني شاغل در پرتو نتايج طرح پژوهشي مدل سازي شده است. شور بختي كنوني پديداري نوظهور است بدون شك .بحراني ترين سطح گذار، انطباق عام و پوياي آموزش و اشتغال در بخش كشاورزي و جامعه روستايي كشور است كه تصميم گيري هاي شجاعانه و اقداماتي بصيرانه مي طبد.