رابطه كمالگرايي و تفكرات غير منطقي با شادكامي در معلمان شهر زنجان

شادكامي هدف نهايي و مشترك همة انسانها است و همه در تلاش براي رسيدن به آن مي باشند. يكي از موانع موجود در اين راه، تفكرات غيرمنطقي است. همچنين كمالگرايي به عنوان يكي از انواع تفكرات غير منطقي ميتواند شادكامي را تحت تاثير قرار دهد. بر اين اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسي رابطه كمالگرايي و تفكرات غيرمنطقي با شادكامي در معلمان مي باشد. اين پژوهش از نوع همبستگي بوده و روش نمونه گيري طبقه اي- تصادفي مي باشد. با توجه به حجم جامعه آماري كه 2788 نفر معلم مي باشد، و با استفاده از جدول مورگان، حجم نمونه 283 نفر تعيين شد كه با رعايت نسبت زن و مرد در دو گروه نمونه، شامل:187 زن و 96 مرد در گروه معلمان مي باشند. ازپرسشنامه شادكامي آكسفورد، مقياس كمالگرايي چند بعدي تهران و آزمون باورهاي غيرمنطقي اهواز براي اندازه¬گيري متغيرها استفاده شد. با استفاده از آزمون معناداري ضريب همبستگي و تحليل رگرسيون چندگانه فرضيه هاي تحقيق مورد آزمون قرار گرفتند. يافته ها نشان داد بين تفكرات غير منطقي با شادكامي در معلمان، رابطه معكوس معنادار وجود داردp 0/01)). بين كمالگرايي با شادكامي در معلمان رابطه ي مستقيم معنادار وجود دارد p 0/01)) و تفكرات غير منطقي و كمالگرايي خودمدار مي توانند شادكامي را پيش بيني نمايند p 0/01)). پژوهشگر نتيجه گرفت كه بين كمالگرايي و تفكرات غيرمنطقي با شادكامي رابطه وجود دارد. يعني با افزايش تفكرات غيرمنطقي، شادكامي كاهش يافته و با افزايش كمالگرايي، شادكامي افزايش مي يابد.