شماره ركورد كنفرانس :
3721
عنوان مقاله :
«الاكلنگ واژههاي سهگانه» و تعادل ميان دو قطب «خودخواهي» و «ازخودگذشتگي» در روانشناسي و عرفان اسلامي
عنوان به زبان ديگر :
Flip-flop of triple words and balance between two poles Selfishness and selflessness in psychology and Islamic mysticism
پديدآورندگان :
خداشناس فيروزآبادي ندا khodashenas.f@gmail.com دانشگاه فردوسي مشهد پرديس بين الملل; , پيروزفر سهيلا spirouzfar@um.ac.ir دانشكده الهيات دانشگاه فردوسي مشهد;
كليدواژه :
درجات معنا , زبانشناختي , منطق صفر و يك , تعادل
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي نوآوري هاي اخير در روانشناسي، مشاوره و علوم رفتاري
چكيده فارسي :
رفتارگرايان موفق به نشاندادن تاثير بازتابهاي شرطي مغز شدند. طرحوارهها، تلههاي فكري، خطاهاي شناختي از جمله؛ تفكر همه يا هيچ يا تعميم افراطي و نظاير آن، نتيجهي فرايندهاي همين بخش شرطي مغز است. از سوي ديگر، دانشمندان شناختي دريافتند كه مغز طبق اصل اقتصادشناختي، راه را براي خلاقيت و انتخابهاي بدون سابقهي ذهني، به شدت ميبندد. از اين روست كه شخص غالباً هنگام؛ استنتاج، انتخاب و تصميمگيريِ خلاقانه و متناسب با شرايط جديد، دچار چالش ميشود. اين تحقيق درصدد است، با نگاهي به ارتباط «روان و زبان»، قدمي در راستاي اصلاح، ترميم و تغيير منطق دوقطبي بردارد و براي دستيابي به اين هدف از واژهها سود جسته است. با اين هدف كه بتواند تعادلي ميان واژههاي متضاد با مركزيت واژهي وسط، برقرار نمايد. ادبياتِ مشترك ميان روانشناسي موج سوم در موضوع «خود و نفس»، زمينه را براي تحقيقات مشتركي در اين حوزه، هموار كرده است. از اين رو، دو واژهي «خودخواهي و از خودگذشتگي» براي نمونه انتخاب شدهاند. ميدانيم، يكي از اساسيترين بحثها در حوزهي عرفان از بين بردن نفس است. اين درحالي است كه توصيههاي روانشناسان در راستاي اهميت دادن به خود ميباشد. اين تضاد سبب ايجاد تعارض ميان عقيده و عمل شده است. براي حل اين چالش با جايگزينكردن واژهي ميانه؛ يعني «نوعدوستي و خوددوستي» ميتوان بر محوريت تعادل حركت نمود. بهگونهاي كه، شخص كمكم ميآموزد كه با انتخاب به موقع در رفتارها و تصميمهايش، چون الاكلنگي ميان اين دو ضد، نوسان و آرامش را تجربه ميكند. گفتني است واژههاي سهگانهي ديگري نيز ميتوانند مشمول چنين منطقي شوند. از جمله؛ «عفو، انتقام و مدارا»؛ «تكبّر، تعظيم و عزتنفس»؛ «شهوت، بيميلي و رغبت»؛ «خوشبين، بدبين و واقع بين». در صورت كاربردي شدنِ واژههاي ميانه است كه ميتوان انتظار جامعهاي متعادل و نرمال را داشت.