بررسي عوامل موثر بر شكل گيري تصورات ذهني مثبت افراد نسبت به نماهاي رومي. نمونه موردي: ناحيه يك از منطقه يك كرج

ساخت بناهايي بدون كيفيت از لحاظ ظاهري و نما، سازه اي، داخلي و سوق پيدا كردن به سمت ساختمان سازي و نه معمارانه سازي را از جمله دلايل پرداختن به اين پژوهش مي توان ذكر كرد. در همين راستا توجه به نما و طراحي نما نيز از اهميت خاصي برخوردار است. در حال حاضر طراحي نماي ساختمان ها دچار نوعي چند دسته گي، بي هويتي، سردرگمي، ناهنجاري و ناهماهنگي شده است. هدف از اين پژوهش با توجه به علاقه و گرايش مردم به سبكي خاص از طراحي كه در اينجا سبك كلاسيك(رومي) مد نظر است، بررسي علل و عوامل شكل گيري تصورات مثبت آن ها نسبت به اين گونه از نماها مي باشد. مسلماً با پيدا كردن ريشه اين چنين توجه و علاقه اي، مي توان گامي موثر در جهت ارائه راهكارهايي براي پاسخ به نيازهاي مردم در عين توجه و پايبندي به ارزش ها و هويت معماري ايراني برداشت. پژوهش مذكور به روش تحليلي-كاربردي و روش گردآوري اطلاعات به صورت كتابخانه اي و ميداني با تدوين پرسشنامه مي باشد. با بررسي و تجزيه و تحليل اطلاعات، به ترتيب نتايج بعد اقتصادي، شان اجتماعي و شرايط محيطي به طور مساوي، معيارهاي ويژگي فردي، تبليغات و ميزان مطالعه به صورت برابر، اطلاعات بصري و ديداري، تجربيات شخصي، خاطرات كودكي و احساس آرامش بيش ترين تاثير را در شكل گيري تصورات ذهني مردم نسبت به نماهاي رومي داشته اند.