تاثير هويت ملي در شكل گيري استقلال جهاني

هويت ملى يكى از مباحث مهم و برجسته در هر جامعه اى محسوب مى شود و داراى بيشترين اهميت و ضرورت به لحاظ وحدت و انسجام ملى است. انسان موجودي است تأثيرپذير و متغير كه هرگاه در شرايط جديدي قرار گيرد بلافاصله خود را با آن وفق مي دهد. با توجه به شرايط دنيايي كه در آن زندگي مي كنيم و ويژگي هاي اين جهان، مي بيينم كه همواره در حال تغيير و تحول است. پس اگر قرار باشد انسان از تمامي اين تغييرات تأثير بپذيرد، هويت واقعي خود را از دست مي دهد. در دهه هاي اخير، ويژگي وحدت بخش در مفهوم هويت ملي دچار آسيب پذيري شده است. يكي از دلايل اين امر به مقوله استقلال جهاني شدن، يعني پديده اي كه در دوران معاصر با آن مواجه هستيم، مربوط مي شود. جهاني شدن در بسياري از افراد به ويژه نسل جديد و جوان، احساس چند پارگي و گم گشتگي پديد آورد. در كشورهاي كه به سمت جهاني شدن در حال حركت هستند، بايد در عين حال براي حفظ و توسعه فرهنگ ملي و نيز فراهم آوردن امكانات دست يابي به فرهنگ جهاني اقدام كرد، و نتيجتاً نوع فكر و ساختهاي ذهني خود را دارد. كوشش در يكي كردن اين دو فرهنگ يا فدا ساختن يكي به خاطر ديگري، موجب كاستي و فقر فرهنگي و كاري باطل و واهي است. هدف هر سياست فرهنگي بايد برقراري تعادلي پويا ميان هويت ملي و استقلال جهاني باشد. بنابراين، نگارنده سعي دارد كه در اين مقاله به بررسي مباحثي كه عبارتنداز: تاثير هويت ملي در شكل گيري استقلال جهاني بپردازد. در اين پژوهش شيوه گردآوري اطلاعات كتابخانه اي و روش تحقيق توصيفي و تحليلي است.