شماره ركورد كنفرانس :
4034
عنوان مقاله :
ضرورت استفاده ازنام واقعي ظروف در ادبيات باستانشناسي ايران
پديدآورندگان :
خسروي ايمان imaan.khosravi@gmail.com دانشجوي كارشناسي ارشد رشته باستانشناسي دانشگاه مازندران , موسوي حاجي سيدرسول seyyed_rasool@yahoo.com دانشيار گروه باستانشناسي دانشگاه مازندران
تعداد صفحه :
7
كليدواژه :
ادبيات باستانشناسي ايران , نام ظروف , فرم ظروف , منابع ادبي , متون فارسي.
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي باستان شناسي ايران
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
ابزاري براي تسهيل و انتقال سريع مفاهيم و مهمترين وسيلهي يادگيري، كاربرد و گسترش آن است. بيترديد، ،« زبانِ علم » مهمترين و بيشترين يافتههاي حاصل از كاوشهاي باستانشناسي، طيف وسيعي از ظروف ميباشند كه عمدتاً سفالين، فلزّين ويا آبگينه هستند. متأسفانه در ادبيات باستانشناسي ايران، هيچ زبانِ علمياي براي معرفي بدون واسطهي آنان به گونه اي كه بتواند خواننده را از سه مؤلّفه ي جنس، فُرم و حجمشان آگاه سازد، وجود ندارد. به عبارت ديگر، خوانندگان گزارشات باستان- شناسي در ايران، نيازمند ديدن عكس و دانستن اندازه، حجم و بسياري از علايم ظاهري يك ظرف ميباشند تا بتوانند با استناد به آنها تصويري از آن ظرف را در ذهن خود نقش كنند و به كاربري آن پي ببرند. حال آنكه در ادبيات باستانشناسيِ انگليسي، هر ظرفي متناسب با مؤلفههايش (جنس، فُرم و حجم) با نام خاصي خوانده ميشود و همگان نيز ميدانند اين نام خاص به چه نوع ظرفي اطلاق ميگردد. متأسفانه اين مهم در ادبيات باستانشناسيِ ايران چندان مصداق ندارد؛ زيرا هر باستانشناس، به فراخور دانسته هاي خود - و نه الزاماً بر اساس آنچه كه در منابع ادبي آمده و همگان بايد خود را ملزم به دانستن و رعايت آن بدانند- عنواني را كه فكر ميكند درست است، به يك ظرف اطلاق ميكند. بر همين اساس، گاه يك باستانشناس ظرفي را در گزارش يا پژوهش باستانشناسانهي خود با يك نام خاص معرفي ميكند و باستانشناسي ديگر، همان ظرف را با نامي ديگر مينامد. اين نقيصه بدان علّت نيست كه ظرف مورد نظر داراي چند اسم بوده و يا با چند نام خوانده ميشده است، بلكه علّتش، بياطلاعيِ ما از نام اصلي و واقعي آن ظرف است. در منابع ادبي، هر يك از ظروف بر اساس مؤلّفه هايشان، نام خاصي داشته اند و هر خواننده يا شنونده نيز با خواندن يا شنيدنِ آن نام، تصويري واضح از تماميِ مشخّصات آن ظرف را در ذهن خود تداعي ميكرد.با التفات به آنچه كه معروض افتاد، شايسته است تا ناميدن هر يك از ظروف در ادبيات باستانشناسي ايران به صورت منسجم، يكپارچه، هماهنگ و مبتني بر يك قاعدهي مشخص و يكسان انجام گيرد. براي تأمين اين منظور، نخست بايد در قالب يك طرح پژوهشي، نام واقعي و درست هر يك از ظروف را با رجوع به منابع ادبي و متون اصيل فارسي استخراج و منتشر كرد و سپس تمامي پژوهشگران و باستانشناسان خود را موظف به رعايت نتايج كاربردي طرح پژوهشي مذكور بدانند بهگونهاي كه وقتي اسمي از يك ظرف به ميان آمد، همگان بدانند مراد از آن ظرف چيست و آن نام، در بر گيرندهي كدام يك از مؤلفه هاي: فرم، جنس، حجم و كاربري ظرف ميگردد. در اين صورت است كه ميتوان به درك كامل و يكساني از گزارشات باستانشناسيِ مربوط به ظروف دست يافت. در اين مقاله سعي نگارندگان بر آن است تا ضمن تشريح اهميت موضوع و تبيين ضرورت استفاده از نام واقعي و درست ظروف در ادبيات باستانشناسي ايران، راهكارهاي دستيابي به اين مقصود را نيز ارائه نمايند.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت