شماره ركورد كنفرانس :
4034
عنوان مقاله :
باستان شناسي اجتماعي با رويكرد توانبخشي
پديدآورندگان :
احمدي خويي خسرو kh.ahmadi7@yahoo.com دانشجوي باستان شناسي دكترا پيش از تاريخ دانشگاه هنراصفهان , احمدي خويي محمد دانشجوي روانشناسي و آموزش كودكان استثنايي دانشگاه شهيد رجايي سمنان
كليدواژه :
باستان شناسي اجتماعي , توانبخشي , دانش اجتماعي
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي باستان شناسي ايران
چكيده فارسي :
باستان شناسي صرفا جمع آوري اشياء و آثار و انباشت موزهها يا در نهايت مطالعه آثار هنري گذشتگان نيست. باستان شناسي اجتماعي حلقه پيوند باستان شناسي با ديگر علوم اجتماعي چون جامعه شناسي و انسان شناسي است. يكي از اين علوم توانبخشي است. اصطلاح توانبخشي كه از آن با عنوانهاي نو تواني ، بازتواني ، بازپروري و بازسازي نام مي برند، به مفهوم بازگردانيدن تواناييها، حفظ شان و منزلت فرد معلول و يا نيازمند و تعيين جايگاه قانوني اوست. توانبخشي و تندرستي قدمتي به اندازهي تاريخ بشر دارد. در بسياري از تمدنها، خدايان، نماد تندرستي، درمان و زندگي و ديوها نماد بيماري و مرگ بودهاند. شواهد نگهداري از معلولين در غار شنيدار يا استفاده از چشم مصنوعي و پيدايي نشان ههاي جراحي جمجمه در شهر سوخته براي درمان بيماري هيدروسفالي (جمع شدن مايع در جمجمه) نمونه هاي كهن اين شيوه ميباشند. رجوع به متون و كتب علمي بيانگر اين است، در دورهي تاريخي و اسلامي نيز مراكزي براي پرستاري از بيماران وجود داشته، كه طبيبان به علاج آنان مي پرداخته اند. روش تحقيق در اين مقاله تحليلي- توصيفي است و از طريق مطالعات كتابخانهاي صورت گرفته است. هدف بررسي آثار باستان شناختي و اسناد تاريخي معتبر در مورد معلوليت، كم تواني و توانبخشي آن روزگار بوده، تا بتوان از اين طريق ردپاي توانبخشي را در آرمانها، عناصر ديني، مسائل فرهنگي و اعتقادات مردمان گذشته جستجو كرد. نتايج افقهاي جديدي از دانش اجتماعي را نشان ميدهد كه بوسيله آنها ميتوان به درك و شناخت بهتري از جامعه دست پيدا كرد.