تحليل جامعه شناختي ميزان و عوامل مؤثر بر طلاق عاطفي

طلاق همواره به عنوان يكي از مسائل جدي در جوامع امروزي مطرح بوده است. هرچند بررسي طلاق قانوني به دليل آشكار بودن و در دسترس بودن آن به راحتي توسط محققين صورت مي گيرد. اما بررسي و شناخت طلاق عاطفي به دليل ويژگي پنهان آن، محققين را درباره ميزان و عوامل مؤثر بر آن با چالشي جدي رو به رو ساخته است. از اين رو اين تحقيق به بررسي ميزان و عوامل مؤثر بر طلاق عاطفي مي پردازد. روش بررسي پيمايش بوده و داده ها از طريق پرسشنامه از ميان 200 نفر از زنان متأهل شهر آمل جمع آوري گرديد. براي بررسي موضوع از نظريه آنتوني گيدنز درباره رابطه ناب و آسيب هاي وارده بر آن در حوزه خانواده در جامعه ريسكي كمك گرفته شد. بررسي موضوع نشان مي دهد كه افراد نمونه از ميزان متوسطي از طلاق عاطفي برخوردارند. بررسي متغيرهاي زمينه اي نشان مي دهد كه رابطه بين سن پاسخگو، سن پاسخگو موقع ازدواج، درآمد خانواده، تحصيلات فرد، تحصيلات همسر با طلاق عاطفي معني دار، با رابطه معكوس مي باشند. همچنين متغيرهاي اصلي اين تحقيق عبارتند از: عدم رضايت از همسر، عدم تفاهم فكري، بي اعتمادي از همسر، خودخواهي فرد و عدم رضايت از انتخاب همسر. همه اين متغيرها داراي رابطه معني دار و مثبتي با طلاق عاطفي بوده اند. همچنين اين متغيرها با همديگر 68 درصد از تغييرات در متغير وابسته(طلاق عاطفي) را تبيين مي كنند.