نقش سواد رسانه اي و تفكر انتقادي در خانواده

the role of media literacy and critical thinking in the family

چكيده: ما در دنياي رسانه‌اي شده زندگي مي‌كنيم. امروزه فضاي مجازي به ويژه شبكه‌هاي اجتماعي پيام رسان، تمام شئون زندگي انسان‌ها را فراگرفته است. ميزان مواجهه و نيازمندي بشر امروز به اين فضا به حدي گسترش يافته است كه به گفته صاحب‌نظران‌ ديگر نمي‌توان به آن عنوان زندگي مجازي اطلاق كرد. چراكه بخش غيرقابل‌ توجهي از زندگي حقيقي مردم در اين فضا مي‌گذرد. به عبارتي مي توان گفت آموزش مجازي كليد گذر نيروي انساني به جامعه اطلاعاتي است و گذر به جامعه اطلاعاتي با نرخ سواد رسانه اي، به مفهوم توانايي خواندن و نوشتن و ميزان بهره گيري از سامانه هاي اطلاعاتي و ارتباطي ؛ رابطه مستقيم دارد. سواد رسانه اي به ما مي آموزد كه ما در برابر رسانه ها چه چيزي بدست مي آوريم و چه چيزي از دست مي دهيم به عبارت بهتر در مقابل زمان و هزينه اي كه صرف مي كنيم چه چيزي بدست مي آوريم. هدف از اين پژوهش تاثير سواد رسانه اي بر تفكر انتقادي است . روش پژوهش حاضر تحليلي اسنادي مي باشد به طور كلي پژوهش حاضر با بررسي و مطالعه برخي از مقالات منتشر شده در زمينه سواد رسانه اي و تفكر انتقادي صورت گرفته است. بنابراين با مطالعه ادبيات موضوع و تحقيقات انجام شده ابتدا به مفهوم سواد رسانه اي و سپس تفكر انتقادي و راهكارهايي براي آموزش تفكر انتقادي نسبت به رسانه ها پرداخته شده است. در نتيجه يافته هاي موجود دال بر اين است كه سواد رسانه اي با تاثير گزاري برتفكر انتقادي ميتواند به بهبود اين امر كمك نمايد./ كليد واژه: سواد رسانه اي ، تفكر انتقادي، آموزش تفكر انتقادي