حادثه پرواز مالزيايي MH17 مالزي در پرتو ضابطه هدايت و كنترل

Malaysia Malaysian flight MH17 incident in the light of guidance and control rules

مسئوليت دولت ها ناشي از فعاليت نهادهاي مرتبط در خارج از مرزهاي آنها يكي از موضوعات چالش برانگيز حقوق بين الملل بوده است. اعمال استانداردهاي متفاوت توسط نهادهاي مختلف بين المللي در احراز انتساب اقدامات به دولت باعث شده تا حجمي از ادبيات حقوقي متضاد حاصل شود كه در رأس آنها ديوان بين المللي دادگستري با اتخاذ موضعي تقريباً تك روانه و تأكيد دوباره بر آن پس از گذشت نزديك به 20 سال همچنان اين واگرايي را حفظ كرده است. اعمال معيار كنترل موثر يا كنترل كلي يكي از مباحث مهمي است كه به نظر مي رسد نيازمند توجه ويژه جامعه بين الملل براي اعمال رويه اي واحد در اختلافات حاصله در آينده باشد چرا كه تمايز ميان درجات مختلف كنترل در موضوعات متفاوتي در حقوق بين المللي مي تواند نقش آفرين باشد. نبود يك معيار واحد مي تواند خود كمكي به تزلزل صلح و امنيت بين المللي باشد. به نظر مي رسد كه ، نه بايستي آستانه انتساب را با بالا بردن و اتخاذ معيار كنترل مؤثر دست نايافتني كرد و نه كف انتساب را بيش از حد كاهش داد طوري كه به صرف حمايت مالي، دولت ها را مسئول بدانيم، راه حل اعمال رويكرد اعتدالي و معيار كنترل كلي است. اهميت موضوع بار ديگر با نا آرامي هاي رخ داده در اوكراين كه از سال 2014 آغاز شد شكل گرفت و با مواردي از نقض حقوق بشر توسط شورشيان اوكرايني و در نهايت با سقوط ناگوار يك فروند هواپيماي مسافربري خطوط هوايي مالزي بر فراز قلمرو شورشيان به اوج برسد . در اين تحقيق سعي مي شود تا با بررسي تئوري هاي موجود در رابطه با كنترل در احراز انتساب اقدامات متخلفانه بين المللي به دولت ها حادثه سقوط پرواز MH17 مالزي بر فراز قلمرو اوكراين بررسي گردد .