شماره ركورد كنفرانس :
4672
عنوان مقاله :
تبيين سطح تعاملات حرفه¬اي كنشگران تدارك بيننده خدمات مرتبط با نظام ترويج كشاورزي در حوزه هم¬انديشي و مشورت
پديدآورندگان :
علي¬ميرزايي عرفان دانشجوي دكتري ترويج كشاورزي دانشگاه تهران , حسيني سيد محمود استاد گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تهران , موحد محمدي حميد استاد گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تهران , حجازي يوسف استاد گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تهران
كليدواژه :
ترويج كشاورزي , تعاملات حرفه¬اي شبكه¬اي , مشورت و هم¬انديشي , نظام كثرت¬گرا
عنوان كنفرانس :
ششمين كنگره ملي علوم ترويج و آموزش كشاورزي و منابع طبيعي
چكيده فارسي :
ترويج كشاورزي در انديشه و عمل، علمي ميان ¬رشته¬اي و يا حتي فرا رشته¬اي به شمار مي¬رود كه گستره وسيعي از زمينه¬هاي موضوعي از امنيت غذايي و پايدارسازي معيشت گرفته تا توسعه زنجيره¬هاي¬ ارزش، سرمايه اجتماعي، سلامت، حفاظت از محيط¬ زيست، سازگاري با تغيير اقليم و غيره را در بر مي¬گيرد. دور از ذهن نخواهد بود كه از منظر ساختار سازماني، برآوردن مطلوبِ خدماتي چنين متنوع به تنهايي از عهده هيچ يك از كارگزاران نهادي فعال در عرصه توسعه كشاورزي ساخته نيست. در مقابل تنها به واسطه اقدامات جمع¬گرايانه و هم-افزايانه كليه كنشگران ذيربط در يك چارچوب نهادي شبكه¬اي مبتني بر آمايش تخصصي و تقويت تعاملات سيستمي در دو بعد درون و برون شبكه¬اي قابل حصول خواهد بود. در همين رابطه نوشتار حاضر با بكارگيري پارادايم تحقيق آميخته به تبيين سطح تعاملات حرفه¬اي ميان كنشگران ترويجي مختلف در حوزه هم¬انديشي و مشورت مي¬پردازد. در فاز كيفي، جامعه تحقيق را 28 مطلع كليدي از بخش¬هاي دانشگاهي و اجرايي و در فاز كمي، نمايندگان كنشگران شناسايي شده در مرحله قبل تشكيل مي¬دهند كه در قالب نمونه¬هاي بارز، در استان¬هاي البرز و تهران به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. تحليل داده¬هاي كيفي به كمك تئوري داده¬ بنيان و در چارچوب مفروضات كلان روش¬شناسي سامانه¬هاي نرم (SSM) با هدف شناسايي كنشگران ترويجي به شيوه كلاسيك انجام گرفت. براي تبيين سطح روابط حرفه¬اي ميان كنشگران نيز از تكنيك تحليل شبكه¬¬هاي اجتماعي (SNA) استفاده شد. بر اساس يافته¬هاي مرحله كيفي، كنشگران مختلف تدارك بيننده انواع خدمات مرتبط با حوزه كاركردي نظام ترويج كشاورزي در 21 طبقه دسته¬بندي شدند. نتايج تحليل شبكه نيز حكايت از آن داشت كه چگالي كل شبكه روابط حرفه¬اي ميان كنشگران در حوزه هم¬انديشي و مشورت كمتر از حد متوسط مي¬باشد. اگر چه شاخص¬هاي مركزيت بر مطلوبيتي نسبي وضعيت شبكه روابط از اين حيث دلالت داشت، يافته¬هاي كيفي حاكي از آن بود كه تعامل اغلب كنشگران بيشتر جنبه نمادين يا تكليفي داشته و از چارچوب نظام¬مندي برخوردار نيست. بالاترين مركزيت درجه¬اي نيز به كارگزاري ترويج دولتي اختصاص يافت كه از واسطه¬گري قدرتمند اين كارگزاري و البته آسيب¬پذيري شبكه از اين منظر حكايت دارد. بر اساس يافته-ها پيشنهاد مي¬گردد كه از طريق نگاشت نهادي، ابتدا نقش¬ها و مأموريت¬ها در نظام خدماتي ترويج كشاورزي بازتعريف گردد. همچنين پيشنهاد مي¬گردد كه دايره¬اي فرابخشي متشكل از نمايندگان كنشگران مختلف به منظور تسهيل جريان هم¬انديشي و مشورت در جهت كمك به ارتقاي اثربخشي خدمات ترويج كشاورزي و جلوگيري از بروز موازي¬كاري، اتلاف سرمايه و تعارضات احتمالي پايه¬ريزي گردد.