شماره ركورد كنفرانس :
4673
عنوان مقاله :
بررسي نتايج و پيامدهاي سياست آبي در مرز افغانستان و ايران با تكيۀ بر سيستان
پديدآورندگان :
بهروج حوا karblaimorteza@yahoo.com دانشجوي كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي واحد زابل , ميرلطفي پرويز رضا عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي زاهدان , جوان سيامردي حبيب الله عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد زابل
كليدواژه :
ديپلماسي آب , هيرمند , مرز , افغانستان و ايران , سيستان
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي پيشرفت پايدار: رهيافت تاريخ، فرهنگ و تمدن دارالولايهء سيستان
چكيده فارسي :
افغانستان از ناحيۀ ضايعات آبي از طريق مرزهايش سالانه 75 ميليارد دلار متضرر ميشود. مرزهاي بينالمللي ايران و افغانستان در بخشي از سيستان، واقع در رود هيرمند است. اين مرز سالهاي زيادي است كه مورد پذيرش دو كشور قرار گرفته است؛ اما اختلافات زيادي بر سر چگونگي تقسيم آب هيرمند و ديگر حقوق مربوط به آن وجود دارد. سياستهاي آبي افغانستان در دهههاي گذشته نتايج فاجعهباري را متوجه منطقۀ سيستان كرده است. در اثر خشكسالي، بخشي از مردم سيستان درحال مهاجرت بوده كه درنتيجۀ آن نيز تركيب قومي-مذهبي شمال استان با تغيير مواجه شده است. با خالي شدن روستاهاي مرزي، هزينههاي انتظامي و امنيتي تأمين امنيت مرز افزايش مييابد و استانهاي مجاور نيز با خشكي و افزايش جمعيت و در نتيجه حاشيهنشيني و مشاغل كاذب روبهرو ميشوند. ازاينرو اين تحقيق با روش تحليلي و توصيفي بهدنبالِ بررسي نتايج و پيامدهاي سياست آبي دو كشور بر منطقۀ سيستان بوده كه نتايج بيانگر آن است كه با توجه به مسئلۀ آبي در شرق كشور، ديپلماسي و مذاكره بهترين راهحل براي برطرف كردن اين مشكل است؛ زيرا مسائل آبي لزوماً نبايد به مقابله و درگيري منجر شود. ميتوان با مديريت منابع و همچنين محدود كردن منازعات به همگرايي منطقهاي رسيد. رويارويي با مسئله، مهمترين نكته درخصوص مسئلۀ آبهاي شرق كشور و حوزههاي آبي كشور افغانستان با توجه به ريشۀ مسئله اين است كه ايران بايد بهصورت جدي و در عاليترين سطوح تصميمگيري با اين موضوع روبهرو شود و از فرار يا به تعويق انداختن سياستپردازي در اين زمينه پرهيز كند. اتخاذ سياست هيدروپليتيكي مشخص، رويكردهاي همكاريجويانه با توجه به بحرانهاي زيستمحيطي و پرهيز از اتهامزني ميتواند به توسعۀ همكاريها ميان دو كشور براساس مصالح متقابل و مشترك مردم منطقه و رفع نيازهاي معقول آنها بينجامد؛ زيرا مسئلۀ آبهاي مشترك، بهجهتِ عواملي همچون نگرانيهاي امنيت ملي، فرصتهاي اقتصادي و مسائل زيستمحيطي، منافع ميان كشورها را به يكديگر پيوند ميدهد و تأثيرات اين عوامل را به وراي مرزهاي ملي گسترش ميدهد.