سيستان فداي سياست

مقالۀ حاضر با روش توصيفي-تحليلي درپي پاسخ دادن به اين پرسش است كه رابطه بين ايران و افغانستان چه تأثيراتي بر منطقۀ سيستان، كه وضعيتش به آب هيرمند بستگي دارد، گذاشته است. جدايي افغانستان از ايران به‌منزلۀ شكل‌گيري مرزهاي سياسي جديد و به‌دنبال آن پيدايش روابط سياسي تازه‌ تحت تأثير متغيرهاي جديد جغرافيايي ازجمله سيستان و رودخانۀ هيرمند بود. كشور ايران و افغانستان با وجود دارا بودن مرز مشترك سياسي و برخورداري از علايق مشترك فرهنگي و ديني بيشترين امكان را براي گسترش همكاري‌هاي سياسي، امنيتي، اقتصادي و فرهنگي دارند، با اين حال عملاً در مسير توسعۀ مناسبات به‌صورت مطلوب، موانع و مشكلات متعدد و گسترده‌اي موجود بوده است. در اين مقاله ضمن بررسي موقعيت سيستان به بررسي روابط بين دو كشور در چند سال گذشته پرداخته شده است. درخصوص بهبود روابط ميان دو كشور ايران و افغانستان درخصوص سيستان راهكارهايي نيز پيشنهاد شده است؛ ازجمله طرح وابستگي افغانستان از طريق درياي عمان و دسترسي اين كشور به آب‌هاي آزاد و همچنين گسترش همكاري‌هاي دوستانۀ اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي براي رسيدن به حقابۀ هيرمند.