بررسي الگوهاي كالبدي موثر بر خلاقيت كودكان در مجموعه هاي فرهنگي شهر رشت با تحليل تصورات كودكانه در نقاشي آنان

يكي از مهمترين وجه تمايز بين انسان ها و حيوانات خلاقيت نهفته در وجود انسان است. اين خلاقيت كه به صورت فطري در انسان وجود دارد به او اين اجازه را مي دهد كه مراتب ترقي را طي نموده و به مقام اشرف مخلوقات نائل آيد.در اين راستا محيطهاي آموزشي فرهنگي كودكان، مي توانند فضايي صميمي باشند كه بستري مناسب براي خلاقيت كودك فراهم ميآورند. كودكان در اين محيطها، فرصت لازم براي كاوش در دنياي رنگ ها، اصوات و حركات را در مييابند. اما امروزه فضاهايي كه براي كودكان در كلانشهر رشت طراحي ميشوند، اغلب قادر نيستند ظرفيتهاي خلاقانه كودكان را به تمامي شكوفا كنند و اساسا با دغدغه مناسب سازي آنها با اهداف آموزشي و تربيتي و بطور ويژه با تاكيد بر قواي خلاقهي كودك طراحي نشدهاند و باعث از بين رفتن خلاقيت آنها مي شود. در همين راستا پژوهش حاضر با هدف تعيين راهكارها و الگوهاي كالبدي مناسب در جهت كمك به رشد خلاقيت و نوآوري كودك شكل گرفت و در جهت دستيابي به اين هدف، با استفاده از روش تحقيق توصيفي _ پيمايشي استفاده شد كه در آن شيوه گرداوري اطلاعات به روش ميداني و كتابخانه اي بوده است. همچنين به منظور تكميل مطالعات، نقاشي 011 كودك 5 تا 01 سال مورد تحليل و ارزيابي قرار گرفته و نتايج قابل توجهي از آن استخراج گرديد و در نهايت با استفاده از مشاهده والگو برداري از ترسيم ذهني و مصاحبه كودكان ،داده هاي حاصل استخراج و مورد تجزيه و تحليل محتوا قرار گرفت. يافته هاي اين پژوهش حاكي از آن است كه محيط كالبدي با ايجاد فرصتهايي ميتواند مشوق رفتارهاي خلاقانه و سازنده كودك و در نتيجه ارتقادهنده خلاقيت او باشد. از جمله اين فرصت ها كه در اين پژوهش حاصل شده است، عبارتند ازتنوع فضايي، انعطافپذيري، مشاركت پذيري، بازي پذيري، فراهمآوردن امكان ادراك محيط، فراهمآوردن امكان كاوش، طبيعت گرايي و منظرهپردازي، احساس تعلق و شخصي سازي، رعايت مقياس كودكان، آسايش و ايمني، جذابيت ، دسترسي و نفوذپذيري، شباهت به خانه، توجه به مصالح و رنگ و بافت ، زيبايي شناسي و فضاهاي غير معمول. هر يك از اين فرصت ها در برگيرنده ي راهكارهايي براي طراحي اي مي باشد كه در قالب جدولي در متن مقاله ارائه گرديده است.