مطالعه ايزوترم هاي جذب سطحي آهن در خاك با اضافه نمودن گچ و استفاده از معادله ي لانگ موير و فروندليچ

جذب عناصر غذايي در خاك جهت استفاده ي گياهان و توليد محصول باكيفيت داراي اهميت مي باشد. اطلاع از پتانسيل جذب اين عناصر توسط خاك مي تواند راهنماي خوبي جهت توصيه ي كودي باشد. توصيه كودي مناسب، عملكرد و كيفيت محصول را به حد مطلوب رسانده و احتمال اثرات مخرب ناشي از بيش بود يا كمبود عناصر غذايي را به حداقل مي رساند لذا اطلاع ازميزان جذب سطحي عناصر در يك توصيه ي كودي مناسب ضروري به نظر مي رسد. براي بررسي جذب سطحي عناصر از هم دماهاي جذب سطحي استفاده مي گردد و هم دماهاي جذب سطحي، روابط بين مقدار جذب سطحي شده عنصر و غلظت آن در محلول تعادلي را در دماي ثابت، توصيف مي كنند. در اين تحقيق به منظور مطالعه ويژگي هاي جذب سطحي عنصرآهن، نمونه خاك با اضافه نمودن گچ تهيه گرديد. نمونه هاي دو گرمي و در دماي ثابت، 20ميلي ليتر ازمحلول هاي تهيه شده در هفت سري رقت ( 10000، 8000، 6000، 4000، 2000، 1000، 850 ميلي گرم بر ليتر) از منبع كلريد آهن و در سه تكرار بر روي نمونه هاي خاك مورد مطالعه اضافه شد. تفاوت غلظت اوليه ي عناصر مذكور در محلول اوليه و ثانويه، به عنوان مقدار جذب سطحي آن ها توسط خاك در نظر گرفته شد. در ادامه برازش داده هاي جذب وغلظت تعادلي اين عناصر، به وسيله معادله لانگ موير و فروندليچ مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان مي دهد كه هرچند جذب سطحي عنصر آهن دراين خاك با شكل خطي معادله ي لانگ موير با ضريب تعيين بالا (79/0 R2=)، قابل برازش مي باشد، اما بررسي آن با معادله ي دو سطحي بهتر از معادله ي يك سطحي بوده وضرايب تبيين در اين حالت در غلظت هاي پايين (چهار نقطه ي اول بازه)، در حدود (0/94 R2=) و درقسمت دوم و در غلظت هاي بالا( چهار نقطه ي دوم بازه ي) درحدود (0/93 R2=) برآورد شد.ولي در نهايت نتايج تحقيق پيش رو نشان داد كه معادله ي فروندليچ با ضريب تبيين حدود (0/97 R2=)، بهترين معادله براي توصيف رفتار جذبي عنصر آهن در خاك گچي مي-باشد