شماره ركورد كنفرانس :
4699
عنوان مقاله :
بررسي مؤلفه هاي مؤثر بر ميزان كاربردي بودن دروس پايه در دانشگاه كارآفرين در بخش كشاورزي ( مورد مطالعه: مركز آموزشي علمي كاربردي جهاد كشاورزي كرج)
پديدآورندگان :
صفاري حامد homayonfarhadian@gmail.com -دانشجوي دكتري رشته ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس ، مدرس دانشگاه جامع علمي كاربردي , فرهاديان همايون *- استاديار گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس , صديقي حسن - دانشيار گروه ترويج و آموزش كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس , كوره پز حسنعلي - كارشناس ارشد مهندسي كشاورزي- مكانيزاسيون كشاورزي، دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان
كليدواژه :
دانشگاه كارآفرين , كاربردي دروس , مركز علمي كاربردي جهاد كشاورزي
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي علوم كشاورزي و زيست محيطي ايران
چكيده فارسي :
رشد و توسعه هر كشور مبتني بر پرورش و رشد نيروهاي توانا، كارآمد و كارآفرين است كه لازمه آن آموزش هاي كارآفريني در مراكز آمورش عالي است مراكز آموزش علمي كاربردي كشاورزي مي توانند به عنوان يك دانشگاه كارآفرين نقش تعيين كننده در پرورش اين افراد داشته باشند. از طرفي براي بالابردن رشد و توسعه آموزش در مراكز علمي كاربردي كشاورزي نيازمند بالابردن كيفيت و كميت آموزش مي باشد و براي بالابردن كميت و كيفيت آموزش عالي در مراكز علمي كاربردي كشاورزي نيازمند افزايش ميزان كاربردي بودن دروس، بالابردن رضايت دانشجو، بالابردن جذابيت مطالب، ارائه دروس جديد و كاربردي در زمينه هاي مختلف و ارائه الگوي تدريس مناسب و... مي باشد كه هدف اصلي مطالعه بررسي ميزان كاربردي بودن دروس پايه در در مراكز آموزش علمي كاربردي كشاورزي مي باشد. اين مطالعه از نوع تحقيقات توصيفي است كه با استفاده از يك پيمايش ميداني انجام شده است جامعه آماري اين تحقيق دانشجويان سال آخر رشته هاي كشاورزي با گرايش هاي كارداني حرفه اي فرآوروده هاي بيولوزيك، كارداني حرفه اي گياه پزشكي، كارداني حرفه اي علوم دام- تكثير و پرورش آبزيان زينيتي، كارداني فني باغباني – گياهان دارويي و كارداني فني مكانيزاسيون كشاورزي در سال 97-96 به تعداد (120= N) نمونه هاي آماري (90= n) كه به روش نمونه گيري طبقه اي تصافي انتخاب شده اند.در اين مطالعه از روش كتابخانه اي براي جمع آوري پيشنه پژوهش استفاده و از ابزار پرسشنامه براي جمع آوري داده ها استفاده شد داده ها با استفاده از آمار استنباطي (آزمون T و تجريه و تحليل واريانس (ANOVA) و آزمون همبستگي و با نرم افزار Spss مورد توصيف و تجزيه و تحليل قرار گرفت. عمده ترين يافته هاي تحقيق عبارتند از تفاوت بين ديدگاه دانشجويان در ارتباط با ميزان كاربردي بودن دروس پايه و همچنين در ديدگاه دانشجويان در ارتباط با شيوه ارائه مطالب نظري و رشته تحصيلي وجود دارد و راهكاريي نظير اختصاصي كردن دروس پايه براي هر رشته اشاره نمود.