بررسي نقش سياسي‌سازي حسابداري و فناوري‌هاي آن

Investigating the Role of Accounting Systemism and its Technology

در اين پژوهش دلايل سياسيكاري در حسابداري، فناوري‌هاي مختلف مورد استفاده در حسابداري، و ديدگاههاي برخي از محققين در اين خصوص مورد بررسي قرار گرفته است. سياسي‌كاري در حسابداري را مي‌توان به دو بخش سياسي كاري در تدوين استانداردها و سياسي كاري در استفاده از رويه هاي حسابداري تقسيم كرد. عبارت سياسي‌كاري در حسابداري براي توصيف پديده‌اي موسوم به عوامل سياسي يا اقدامات غير روشن‌گرانه و منفعت طلبانه به كار رفته است كه شركت‌ها يا دولت‌ها را به بي‌اثر ساختن تلاش‌هاي استانداردگذاران براي بهبود گزارش‌گري مالي وادار مي‌سازد. از مهم‌ترين دلايلي كه براي سياسي‌كاري در حسابداري مي‌توان برشمرد، تاثير حسابداري بر تصميم‌گيري‌هاي اقتصادي و پيامدهاي ناشي از آن است. اعتقاد بر اين است كه فرضيه سياسي‌كاري در تدوين و اجراي رويه‌هاي حسابداري وجود دارد. مطابق با دانش روز دنيا فناوري اطلاعات به عنوان يك تسهيل كننده، كاتاليزور، محرك يا عامل بهبود در جهت همگرايي حسابداري مديريت با حسابداري مالي به كار گرفته مي‌شود. اين به‌هم پيوستگي فناوري و علوم ديگر در حوزه فني و تكنولوژي شامل يكپارچه سازي عمدي سيستم‌هاي اطلاعاتي و نرم‌افزاري و تركيب روش‌ها و استانداردهاست. در حوزه سازماني نيز شامل رفتارهاي عمدي و يا همان سياسي كاري مطابق با نقش‌ها و فرآيندهاست.

This study focused on some assessments about those reasons being established for policy making accounting, diverse technologies applied in accounting, and the related viewpoints belonged to some scholars. Policy making in accounting can be divided into two parts of policy making in development of standards and policy making in the application of accounting procedures. The term policy making in accounting has been used to describe a phenomenon named political factors or non-elucidated and interest-oriented measures that make companies or states required to neutralize efforts made by standard developers in order to improve financial reporting procedures . Among the most important reasons to apply policy making in accounting, it can be referred to the influence of accounting on economic decisions and its consequences. It is believed that there is a hypothesis for policy making in development and implementation of accounting procedures. As aligned with the current knowledge in the world, information technology is used as a facilitator, catalyst, and driver or improving factor based on convergence of management accounting or financial accounting. Such integrated technology and other disciplinaries in the field of techniques and technology include the deliberate integrated information systems and software systems and the incorporated procedures and standards. In the organizational area, the mentioned before includes deliberate behaviors, technically speaking policy making oriented to the related roles and processes.