حمايت از حقوق اقليت ها در راستاي حفظ صلح

صلح، رداي گرانمايه ايي كه از مهمترين اهداف در عرصۀ نظام بينالملل ميباشد و اگرچه روند تكاملي روابط بين الملل درگرو تحقق يافتن صلح واقعي است و در دستۀ مفاهيم مهم و ارزشمندي كه بشر همواره آرزوي تحقق آن را داشته، قرار گرفته است و در همين راستا نظريات انديشمنداني مانند كانت درباره صلح پايدار مقبوليت بيشتري پيدا كرده است و نظريات ضدجنگ و خلع سلاح در قالب انديشه هاي ايده آليستي كه در صددِ كنترل نظام بين الملل و جهت دهي به سياست ها و رفتار دولتها، در راستاي رسيدن به صلح همه جانبه ميان كشورها شكل گرفته، اما در مقابل، نظريات واقع گرايي، كه نگاه مثبتي به صلح پايدار در روابط بين الملل ندارند هم، با دلايل شهودي و واقع بينانه تري پا به عرصه رقابت گذاشته است كه با پيدايش بحرانهاي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي ابعاد توجيه پذيريه اين دسته از نظريات در حال افزايش است. بديهي است معضلاتي همچون بي عدالتي، تبعيض و نا امني، زندگي انسان ها را بيش از پيش تهديد خواهد كرد، آنچنان كه شايد معناي صلح را فقط دردايره المعارف ها بتوان جستجو كرد. از جمله تلاش ها در حيطۀ اثبات استقلال ذاتيِ صلح در مجامع بين المللي ميتوان به حمايت حقوق بشري از حفظ حقوق اقليتها در راستاي تأمين امنّيت و صلح پرداخت، كه از دغدغه هاي مهم درگفتمان عدالت حقوقي است تا صلح، بستري براي تحقق ساير حقوق بشريت قرار گيرد