تطبيق روح انسان با انگيزه رها شده در هرم مازلو

تشكيل جامعه آرماني كره زمين، آرزوي صلح طلبان كره زمين بوده و هست و خواهدبود. براي رسيدن به صلح، بايستي مسئله و موانع رسيدن به صلح پايدار را شناخت و براي هر مسئله، راه حل ارائه داد تا به هدف برسيم. مطابق با آموزه هاي ديني اديان، همه هويت انسان را نبايد فقط در جسم انسان دانست و اعتقاد به روح ماندگار پس از مرگ، براي اخلاقيات و صلح لازم است. در اين نوشتار، تعريف واژه صلح بر پايه هرم مازلو و به معني رعايت امنيت و احترام انسان ها ميباشد. هرم مازلو در ارائه راه حل اخلاقي، ابزار موثري است، چنانكه مازلو ميگويد انسان كمال يافته، انسان صلح طلب و اهل معنويات و خداگونه است و علم و دين با كمك همديگر، بايد جامعه آرماني را بسازند. هدف اين مقاله نگاهي جديد و مبتني بر دين، به هرم مازلو مي‌باشد كه در آن، انسان به صورت جسم و روح در نظر گرفته مي شود. با استدلال بر مستندات مازلو، سعي در تطبيق روح انساني در آموزه هاي ديني، با انگيزش انساني رهاشده در هرم مازلو دارد. بخش اول مقاله، جستجو در آثار مستند خود مازلو است و در پاسخ به اين سوال برمي آييم كه آيا ساختار جسم و روح را مي توان در لحظات تجربه هاي اوج درانسان خودشكوفا درنظرگرفت و تناقضي با گفته هاي مازلو دارد يا خير. در بخش دوم مقاله، با مطرح كردن انتقادات و اشكالات مستند وارد بر هرم مازلو، توسط اسلام گراها و غيراسلام گراها، در پاسخ به اين سوال برمي‌آييم كه آيا ميتوان اين نگاه جديد، بعضي اشكالات وارد بر هرم مازلو را رفع كرد يا خير. در نتيجه گيري نهايي دو بخش، به اين پاسخ نزديك مي شويم كه مي توان در جهت ايجاد صلح و ارائه انگيزه اي اخلاقي براي انسان ها، نظريه اي مطرح كرد كه روح انسان را همان انگيزش رهاشده هرم مازلو در نظر گرفت. اگرچه در استدلالي عاميانه، اين موضوع مطرح مي‌شود كه براي ايجاد جامعه آرماني كره زمين، نمي توان منتظر ماند كه علم بشر و دانشگاهيان، وجود روح در انسان را كشف كنند و اين يك راه حل پيشنهادي براي حل مسئله اخلاقي صلح، يعني معرفي انگيزه اي دائمي براي رعايت امنيت و احترام انسان هاست.