اثر كاميابي فراخود بر تعهد سازماني كاركنان

The Effect of Self-fulfilling Prophecy on Employee Organizational Commitment

تحقيق حاضر، به‌منظور بررسي اثر كاميابي فراخود بر تعهد سازماني كاركنان مي باشد.. شيوه‌ي انتخاب آزمودني‌هاي تحقيق، به‌صورت تصادفي بوده است. روش تحقيق حاضر، از حيـث هـدف، كـاربردي بوده، و روش تحليل پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري اين پژوهش كاركنان آموزشي سازمان فني حرفه اي بوده است. روش نمونـه‌گيـري پژوهش حاضر به صورت تصادفي ساده ميباشد. تعداد افراد جامعه 320 نفر تخمين زده شد كه بر اساس فرمول كوكران (با سطح خطاي ۵ درصد) 175 نفر انتخاب شدند. براي جمع‌آوري اطلاعات از پرسش‌نامه‌‌هاي استاندارد كاميابي فراخود و تعهد سازماني استفاده گرديده است. تعداد 200 پرسشنامه توزيع شد و تعداد 189 پرسشنامه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج بدست آمده از اين پژوهش نشان ميدهد كه كاميابي فراخود بر تعهد سازماني كاركنان اثر مثبت و معناداري دارد. در ارتباط با فرضيات فرعي نيز بايد بيان كرد كه كاميابي فراخود با تعهد عاطفي، مستمر و هنجاري رابطه مثبت و معناداري دارد.

The purpose of this study is to investigate the effect of self-fulfilling prophecy on employees’ organizational commitment. The method of selecting subjects for research has been random. The method of this research is applied in purpose, and research method is descriptive correlation type. The statistical population of this study was the educational staff of the Fani-Herfei organization. The method of sampling is simple random sampling. The number of people in the community was estimated to be 320, and based on the Cochran formula (with a 5% error rate) 175 people were choose. For collecting data, standard questionnaire of self-fulfilling prophecy and organizational commitment has been used. 200 questionnaires were distributed and 189 questionnaires were analyzed. The results of this research show that self-fulfilling prophecy has a positive and significant effect on organizational commitment of employees. It should also be noted that there are a positive and significant relationship between self-fulfilling prophecy with emotional, continuous and normative commitment.