گرايش هاي پايداري محيط با تكيه بر انديشه ها و آثار تادائو آندو، كالاتراوا و كن يينگ

در اين بررسي سعي شده است كه مفهوم پايداري بطور عام ودر بخش محيط زيست بطور خاص بيان گردد. در واقع پژوهش پيش رو، بر اساس تحليل فرضيه مستخرج از پايان نامه كارشناسي ارشد مي باشد كه رويكردي بر پايه پايداري محيط دارد. فرض بر اين است كه شناسايي عوامل كالبدي در معماري مبتني بر محيط زيست (Eco Architecture) در انطباق با شرايط محيطي منطقه اوان بر افزايش ميزان رضايت كاربران فضا موثر خواهد بود. هدف اصلي آن شناسايي عوامل كالبدي موثر بر معماري مبتني بر حفظ اكوسيستم مي باشد. سعي شده تا به سوال عوامل كالبدي در معماري مبتني بر محيط زيست كدامند؟ كه بخشي از پاسخ نهايي فرضيه است؛پاسخ داده شود. از اين رو بررسي سوابق تحقيقات انجام شده در اين زمينه مي¬تواند در ارائه نتايج بهتر، راهگشا باشد. از جمله محققين در زمينه حفاظت از محيط زيست، مي¬توان به هگل، ريچارد راجرز، يورگ گروتر، باكمينستر فولر، كريستوفر مر، جيمس افريم لاولاك، پاتريشيا آليسون و بسياري ديگر اشاره نمود كه به بيان فلسفي آن پرداخته است. براي دستيابي به يك توسعه پايدار ابتدا لازم است عوامل كالبدي از ديدگاه صاحب¬نظران شناسايي شده، سپس به تحليل و تطبيق آنها در آثار معماران صاحب نام مورد نظر پرداخت. كيفيت فضايي مورد نياز بيشتر در شاخه حفاظت از محيط مطرح است و بر اساس سه فاكتور كلي محيطي، منظر و اكوسيستم دسته بندي شده است. با تكيه بر آثار سه معمار هم نسل و همچنين با فرهنگ و سبك معماري متفاوت؛ تادائو آندو، كالاتراوا و كن يينگ راه كارهاي زيست محيطي و طبيعي در اختيار گرفته شد. روش گردآوري اين بررسي به روش توصيفي تحليلي و قياسي مي باشد. از نتايج مهم بدست آمده، كشف عوامل كالبدي است كه با كمك راه¬كارهاي ارائه شده تا حد قابل توجهي مي توان با طبيعت و محيط اطراف زندگي زيست وار را تجربه نمود.