بررسي رابطه بين رويكرد استراتژيك مديريت فرآيند كسب و كار با عملكرد مالي و غير مالي

انديشمندان و كارگزاران مديريت براي بهبود عملكرد سازمان ها، اقدام به نوآوري هاي مختلفي از جمله مديريت كيفيت جامع، بهبود مستمر، تحول سازماني، تعيين اندازه صحيح سازمان ها كرده اند. هدف مشترك تمامي اين رويكردها، تغيير نحوه انجام كارها به منظور بهبود عملكرد سازماني است . در اين ميان يكي از نوآوري هاي مديريتي كه به سرعت متداول شده است، جهت گيري فرآيند كسب و كاراست . مطابق با فلسفه جد يد كسب و كار، سازمان بايد براي ارائه كردن هر دو جريان اطلاعاتي افقي و عمودي ، به عنوان ضرورتي براي استقرار اهداف كلي سازمان، طراحي شود . بنابراين اين تحقيق به بررسي رابطه بين رويكرد استراتژيك مديريت فرآيند كسب و كار بر عملكرد مالي و غير مالي در شركتهاي متوسط و بزرگ شهرستان ابهر پرداخته ،و با تجزيه و تحليل داده ها با كمك نرم افزارSPSS 21 و ضريب همبستگي پيرسون از بين 120 پرسشنامه گردآوري شده از نمونه آماري به نتايج زير حاصل گرديد رويكرد استراتژيك با مديريت فرآيند كسب و كار برفرآيند ارزيابي عملكرد رابطه معني داري وجود دارد ، بين فرآيند ارزيابي عملكرد بر عملكرد غيرمالي تاثير رابطه معني داري وجود دارد ، و بين فرآيند ارزيابي عملكرد بر عملكرد مالي از طريق عملكرد غيرمالي تاثير رابطه معني داري وجود دارد