شماره ركورد كنفرانس :
3263
عنوان مقاله :
بررسي طبيعت در اشعار نيما و امروالقيس
پديدآورندگان :
سماعي باغبادراني، نسرين
كليدواژه :
طبيعت , شعر نو , نيما , تشبيه , امرؤ القيس
عنوان كنفرانس :
كنفرانس بين المللي پژوهش هاي نوين و مديريت دانش در علوم انساني
چكيده فارسي :
شعر، فرزند طبيعت است و در آغوش طبيعت رشد و پرورش يافته است .طبيعت از دير باز الهام بخش شاعران بوده و توانسته است جايگاه ويژه اي را در سروده هاي شاعران به خود اختصاص دهد؛ به طوري كه كمتر ديوان شاعري را مي توان يافت كه سخني از طبيعت در آن نباشد يكي از مضامين اصلي ادب غنايي ، توصيف طبيعت است . آنچه در اين پژوهش مورد بررسي قرار خواهد گرفت، طبيعت و پاره اي از عناصر مهم آن در شعر امروالقيس، شاعر پرآوازه عرب در دوره جاهليت و نيما يوشيج شاعر ايراني شعر نو مي باشد . نتايج نشان داد شخصيت نيما يكي از اساسي ترين عوامل است و طبيعتا در ساختار انديشه و افكار او تاثير زيادي داشته است يكي از دلايل برجسته شعر نيما مرهون عنصر طبيعت در آن است. نيما با تاكيد بر نظام چند معنايي زمينه اصلي كارش را بر سرودن شعر سمبليك متمركز مي كند. علاوه بر اين آنچه طبيعت گرايي نيما را از شاعران ديگر متفاوت مي كند در اين است كه نيما تصاوير را از جهان خارج از ذهن مي گيرد و در آنها دخل و تصرف شاعرانه مي كند لذا در شعر او عين گرايي بر ذهن گرايي غلبه دارد . درباره امرؤ القيس ، طبيعت ركن جدايي ناپذير شعر او است در توصيف و تعريف طبيعت امرؤالقيس ، بيشتر از هر صفتي از تشبيه ياري گرفته و در اين مسير استادي خويش را بر همگان به اثبات رسانده است . شب در اشعار امرؤ القيس پديده اي پر از راز و رمز است . او شب را ابزاري براي آزمايش صبر و تحمل مي داند .