تعيين كارايي تخصيصي توليدكنندگان گندم (مطالعه موردي استان قزوين)

Determining the Allocative Efficiency of Wheat Producers (Case Study: Qazvin Province)

با توجه به محدوديت منابع آب و لزوم مصرف بهينه آب، مطالعه حاضر به بررسي كارايي تخصيصي توليدكنندگان گندم در در منطقه كه در منطقه يك از آب سد طالقان استفاده مي كنند و در منطقه دو از منابع آبهاي زير زميني استفاده مي كنند مي پردازد. اطلاعات مورد نياز با انجام بازديدهاي ميداني، مصاحبه، جلسه با كشاورزان و كارشناسان و تكميل پرسشنامه جمع آوري گرديد. تابع توليد مناسب از روش حداقل مربعات معمولي (OLS) و نرم افزار shazam برآورد گرديد همچنين به منظور تخمين كارايي از تابع توليد مرزي تصادفي و نرم افزار Frontier استفاده شد. كارايي تخصيصي نسبت حداكثر توليد ممكن با توجه به نهاده و تكنيك موجود به حداكثر توليد ممكن با توجه به تخصيص بهينه منابع (نهاده ها) مي باشد. نتايج نشان مي دهد كارايي تخصيصي در مورد توليدكنندگاني كه از آب سد استفاده كرده اند حدود 92 درصد و كارايي تخصيصي در منطقه دو برابر با 89 درصد مي باشد. به عبارت ديگر در منطقه يك با استفاده بهينه از عوامل توليد يك ظرفيت بالقوه 8 درصدي براي افزايش درآمد توليد كنندگان وجود دارد همچنين در منطقه دو با استفاده بهينه از عوامل توليد، 11 درصد امكان افزايش درآمد وجود خواهد داشت. در واقع توليدكنندگاني كه از آب سد استفاده كرده اند از نظر تخصيصي نسبت به توليد كنندگاني كه از ساير منابع آبي استفاده كرده اند كاراتر عمل كرده اند. جهت بهبود كارايي توليد كنندگان گندم در منطقه دو نسبت به توليد كنندگان منطقه يك و حد بهينه استفاده از نهاده ها توجه به عواملي نظير آموزش زارعين، بيمه محصولات جهت اطمينان خاطر توليد كنندگان، تخصيص اعتبارات جهت تهيه مقدار بهينه عوامل توليد نقش مهمي خواهند داشت. همچنين در اين رابطه بانك كشاورزي و تشكل هاي كشاورزي نقش بسزايي خواهند داشت.

Due to water resource restriction and necessity of optimum water use, in this study allocative efficiency of wheat producers have studied in two regions which in one of them the water of Taleghan dam and ground water resources are used in the first and second region, respectively.The needed data were collected by conducting field visits, interviews, meetings with farmers and experts, and questionnaires. Appropriate production function was estimated by the ordinary least squares method (OLS) and Shazam software. Moreover, stochastic frontier production function and Frontier software were used to estimate the efficiency. Allocative efficiency is the ratio of the maximum possible production with respect to the existing techniques and input to maximum possible production in regard to the optimum allocation of resources (input). Results showed that the allocative efficiency of the producers who have used about 92 percent of the dam and allocative efficiency in the region has doubled to 89 percent. In other words, there is 8 percent for potential capacity by optimum usage of production factors in order to increase the outcome of producers in the first region. In addition, there will be 11 percent increase in the second region by optimum usage of production factors. In fact, producers who have used water of dam, were more efficient than producers who have used other sources of water from the allocation point of view. Considering factors like training the farmers, insuring the products for reassuring the producers, allocating credits for providing the optimum amount, play a crucial role in order to improve the efficiency of wheat producers in the second region than those producers in the first region and optimum amount of input usage. Also agriculture bank and agricultural organization have important role in this regard.