ملاحظاتي در باب تحول در علوم اجتماعي؛ با تأكيدي بر بنيان هاي تحليل اقتصادي

تحول در علوم اجتماعي بستر تحول در ساخت اجتماعي هر جامعه اي است و ازآنجايي كه تحقق جامعه اسلامي، متوقف تحول در علوم اجتماعي و ابتناي ساخت اجتماعي بر علومي اجتماعي مبتني بر مباني اسلامي است، بنابراين بحث از امكان و چگونگي اين تحول بايد مورد مداقّه هاي علمي قرار گيرد. ازاين رو در اين مقاله بر آنيم تا با طرح سه ملاحظه بنيادين معرفت شناختي و روش شناختي در باب تحول در علوم اجتماعي، با رويكردي بر ايده هاي حضرت آيت الله خامنه اي مدظله الوارف در اين موضوع، به جايگاه هر يك از آنها در تحول علم اقتصاد بپردازيم. اين سه ملاحظه عبارتند از: ) 1 ( خاستگاه معرفت شناختي علوم اجتماعي مدرن؛ ) 2 ( كاركرد علوم اجتماعي در حل تعارض منافع؛ و ) 3 ( چگونگي تجلي مباني علم اقتصاد متعارف در حل تعارض منافع. با تبيين اين سه ملاحظه مي توان اقتصاد را دانشي مبتني بر قبول مبنايي اخلاقي براي حل تعارضات منافع ديد اما بايد توجه داشت كه تحول مدنظر در علم اقتصاد، مستلزم دقت هايي است تا در اين تحول مبنايي دچار خطاهاي بنيادين معرفت شناختي و روش شناختي نشويم.