تدوين استراتژي سه جانبه جديد و برنامه ريزي استراتژيك راهبردهاي كسب و كار سازماني

فرهنگ مديريت طي دو دهه گذشته ، مزيت و اهميت تفكر استراتژيك در بين مديران و سازمان ها به سبب ايجاد موقعيت برتررقابتي و حفاظت در برابرتغييرات محيطي را مورد تاكيد قرار داده است و بدين رو، بيشتر سازمان ها بهره گيري از برنامه ريزي استراتژيكرا آغاز كرده و يا در دستور كار خويش قرار داده اند. برنامه ريزي استراتژيك اگر به گونه اي مناسب صورت گيرد مي تواند رشد وتوسعهمطلوب سازمان ها را در پي داشته باشد. ثمربخشي هر سازمان به عنوان يك سيستم اجتماعي بدون شناخت محيط درون و بيرون سازمان و انجام به موقع اقدام مساعد نسبت به شرايط محيطي ميسر نيست. از طرفي به علت وابستگي روز افزون محيط ملي و جهاني به يكديگرو اثر متقابل آنها برهم ، سازمان ها علاوه بر شناخت تحولات و تغييراتي كه در فضاي ملي فعاليت آن ها در حوزه هاي اقتصادي ، سياسيو فرهنگي رخ مي دهد بايد در محدوده اي كه فضاي جهاني بر آن ها تاثير مي گذارد، تحولات را دنبال كنند تا بتوانند هم به اين تحولات ، به موقع و شيوه هاي مناسب پاسخ دهند و هم از آن ها به خوبي بهره برداري كنند. اين ذهنيت تازه كه ذهنيتي آينده نگر ، جامع نگر ، بازو اقتضايي است در چارچوب برنامه ريزي استراتژيك مطرح مي گرد. اين مقاله روش جديدي را براي تدوين استراتژي معرفي مي كند؛ استراتژي سه جانبه با گردآوري و تلفيق اطلاعات مربوط به بازار ، رقيب و سازمان ، ابتدا حوزه اثربخشي استراتژي را مشخص كرده و سپس بااستفاده از يك جدول تحليلي، زمينه خلق استراتژي هاي مناسب كسب و كار را فراهم مي سازد. اين روش ، به موازات متدولوژي و فرايندهاي گام به گام ، بر اقدامات شناختي و فهم قواعد كسب و كار تاكيد داشته و در اين راستا از الگوهاي مفهومي و توصيه هاي تفكر استراتژيك بهره مي جويد. استراتژي سه جانبه فلسفه خود را بر ماهيت فضاي رقابتي متشكل از سازمان ، رقيب و مشتري استوار ساخته و شرايط اين سه بازيگر را براي تدوين استراتژي به كار مي گيرد. اين روش جديد با تاكيد بر مفاهيم شناختي و تكيه بر اركان كسب و كار ، شيوه متفاوتي را براي تلفيق و تحليل اطلاعات و تدوين استراتژي پيشنهاد مي كند ، هر چند كه بايد در رابطه با اثربخشي استراتژي، علاوه بر روش، بايد بر نقش قدرت تحليل و خلاقيت ذهني استفاده شود.